اورژانسیار؛ در خدمت مردم یا عامل کاهش کیفیت خدمات درمانی
سازمان اورژانس کشور در حالی طرح اورژانس یار را راهاندازی کرده است که به نظر میرسد یکی از تبعات این طرح کاهش کیفیت خدمات ارائه شده و استهلاک نیروهای آن باشد.
به گزارش آنا،عباس اردشیری؛ اورژانس کشور سالهای زیادی است که از کمبود نیرو رنج میبرد و مسئولان آن با همین استدلال و به منظور پرکردن خلأهای خدمت رسانی طرحی را در سال ۱۴۰۰ با عنوان اورژانسیار نوشتند که بر اساس آن نیروهای اورژانس در زمان استراحت خود میتوانند به مردمی که به خدمات فوریت پزشکی نیاز دارند خدمت ارائه دهند.
این طرح در آن زمان به دلایلی مسکوت ماند، اما به گفته مسئولان اورژانس کشور چندماهی است که به صورت آزمایشی عملیاتی شده است تا در کلانشهرهای کشور که میزان نیروها و پایگاههای اورژانس با استانداردها همخوانی ندارد در ساعات غیر کاری خود، فعالیت کنند.
این طرح در حالی قرار است اجرا شود که امسال ۳ هزار نفر از سهمیه ۲۷ هزار نفری استخدامی وزارت بهداشت، به جذب نیروهای اورژانس و فوریتهای پزشکی اختصاص پیدا کند، اما ظاهرا این تعداد افراد جذب شده کمبودها در این نهاد را برطرف نمیکند. بر همین اساس قرار است طرح اورژانس یار عملیاتی شود تا کمبودها در زمینه امداد رسانی پزشکی به بیماران رفع شود.
اورژانسیار اگرچه در ظاهر خود طرحی زیبا و مبتنی بر نیازهای نظام بهداشت و درمان و همچنین نیازهای جامعه به اقدامات فوری و کم کردن فاصله زمانی رسیدگی به بیمار و همزمان کمک مالی به نیروهای اورژانس است، اما به نظر میرسد برخی تبعات را درپی داشته باشد که این تبعات هم گریبان تکنسینها و هم مردم را بگیرد.
افزایش فشار کاری
در منظر نخست همانگونه که گفته شد طرح به دلیل کمبود نیرو قرار است اجرایی شود، این بدین معنی است که هم اکنون فشار کاری زیادی بر نیروهای اورژانس بوده و این فشار کاری ممکن است آنها را مستهلک کند، اگر هم قرار است در زمان استراحت خود به ارائه خدمت بپردازند بیشک فشار کاری آنها چندبرابر شده و این موضوع در مرحله نخست بر سلامت جسمی و روحی این نیروها تأثیر گذاشته و در مرحله بعد خدمات روتین اورژانس را تحت شعاع خود قرار میدهد و اصلا دور از انتظار نیست که کیفیت این خدمات به دلیل خستگی نیروهایی که در روز استراحت خود در طرح اورژانس یار فعال هستند، کاهش پیدا کند.
کاهش کیفیت خدمات اورژانس به معنی تهدید مستقیم سلامت و حتی زندگی افرادی است که به فوریتهای پزشکی نیاز دارند. حال اگر حادثه یا بحرانی نیز به وجود بیاید، تکلیف مردمی که انتظار دارند تکنسینهای اورژانس سریع و با آمادگی کامل در محل حادثه حاضر باشند چیست؟ آیا باید در انتظار نیروهایی بود که استراحت کافی نداشته و با چشمها خواب آلود و تنی خسته بر بالین حادثهدیدگان میروند؟
مسئول حادثه کیست؟
از سوی دیگر اگر چناچه برای این نیروها که نه در زمان موظفی بود بلکه در زمان استراحت خود در حال انجام مأموریتهای اورژانسیار هستند، حادثهای به وجود آمد، چه کسی پاسخگو است، آیا این افراد مشمول بیمه حوادث کار میشوند؟ یا باید از جیب خود هزینههای درمانی را پرداخت کنند.
موضوع دیگر نیز مسأله خطای پزشکی است، اگر اورژانسیاران در زمان ارائه خدمت به بیماران مرتکب خطای پزشکی شوند، چه کسی به لحاظ حقوقی و حقیق باید مسئولیت این خطا را بر عهده بگیرد؟
موضوع دیگر این است که یک نیروی اورژانس و تکنسین فوریتهای پزشکی که در خط مقدم درمان قرار دارند و شغل بسیار حساسی دارند، چرا باید آنقدر نیاز مالی داشته باشند که در روز استراحت خود باید دوباره ساک قرمز کمکهای اولیه را بر دوش خود انداخته، سوار بر موتورسیکلت، در هوای آلوده و ترافیک در سرما و گرما کار کند؟
بنابراین به نظر میرسد این طرح خام بوده و به جای اینکه از رنج مردم بکاهد، بر رنج نیروهای اورژانس افزوده و همزمان کیفیت خدمات را نیز کاهش دهد.