چشم دیدن ایرانی قوی را ندارند!
پس از عملیات وعده صادق ۲، «نفتالی بنت» نخست وزیر پیشین رژیم غاصب قدس گفت که فرصت حمله به ایران بعد از «پنجاه سال» دوباره دست داده و تاریخ بار دیگر در خانه آنها را نخواهد زد. به نظر او فرصت جنگ با ایران و دفع همیشگی ایران ممکن است دیگر برای اسرائیل فراهم نشود و باید از این فرصت تاریخی استفاده کرد!
به گزارش اخبار ایران من، به نقل از الف، یکی از اپوزیسیون در گفت گویی با یکی از رسانههای مطرح ضدانقلاب ضمن ابزار مجدد مخالفت مطلق خود با نظام جمهوری اسلامی، اظهارات بنت و اینکه دقیقا عدد پنجاه را به زبان آورده، دلیلی برای مخالفت تاریخی اسرائیل با «ایران قوی» دانست. او برای تأیید این موضع خود به مخالفت صهیونیستها با هستهای شدن ایران در زمان محمدرضا پهلوی اشاره کرد.
واقعیت آن است که دعوای بنیادین غرب با ایران، بر سر مسأله هستهای و موشکی و حتی نظام جمهوری اسلامی نیست بلکه بر سر «ایران» است.
برخی به خطا تصور می کنند که آمریکا و رژیم غاصب قدس با ایران بر سر هستهای و یا موشکی مشکل دارند. این در حالی است که به خوبی می دانستند ایران هرگز در پی سلاح اتمی نبوده است و حتی اگر موشکهایمان را هم تمام و کمال به آنها بدهیم، باز هم از دشمنی با ایران عزل نظر نخواهند کرد.
از دوره بایدن مفهوم برتری کیفی اسرائیل، در آمریکا مورد تأکید قرار می گیرد. ماجرای برجام گون جتهای اف ۳۵ آمریکایی که اسرائیلیها قول آن را به مقامات اماراتی دادند، این بود که توافقی صورت گرفت اما توافق که انجام شد به یکباره اسرائیلیها از در مخالفت وارد شدند و به آن اعتراض کردند. اماراتی که مطیع مطلق آمریکا است و امنیت فرودگاههایش نیر با آن دولت است نیز تحدید می شود.
شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد امارات کشور مستقلی نیست. با وجود این، هرگز آمریکا رقابت-حتی رقابت ضمنی یا پیامدی و نه رقابت به عنوان هدف- این کشور با اسرائیل را تحمل نخواهد کرد. برتری کیفی در سال ۲۰۰۸ قانون شده و از آن سال به بعد در هر سند بالادستی آمریکا این برتری کیفی اسرائیل وجود دارد؛ از جمله در سندی که دمکراتها برای انتخابات تهیه کردند. در نهایت برتری کیفی نظامی در همین متن دموکراتها هم وجود دارد. نقش سندرز مدعی دمکراسی در این سند بس برجسته و جدی است و این دندان نیشی است که ژست دمکراتها و گزارههایی مانند «بازگشت برجام» را دچار بن فکنی و یا تردید می کند.
بی معنا نیست که برنارد لوئیس پدر تجزیه طلبی ایران یک آمریکایی است. امریکا و اسرائیل با تواناییهای ذاتی ایران مشکل دارند. آنها با وسعت، جمعیت، ژئوپلتیک، منابع حیاتی و تاریخ و تمدن ایران مشکل دارند. چیزی که برای آنها بی خطر است، ایران تجزیه شده و ‹ایرانستان» است. برای همین تقابل ذاتی بود که حتی باوجود سازگاری حداکثری پهلوی با آمریکا و اسرائیل اما آنها مخالف قدرت زیاد از حد شاه و هستهای شدن پهلوی بودند.
بر اساس تقابل با ایران و مردم ایران است که اسرائیل با کمک متحدانش در حمله احتمالی، پالایشگاهها و در نتیجه ضربه مستقیم تر به زندگی مردم را در اولویت خود می داند. هرچند جنبهای از این اولویت، به بزدلی آنها از رویارویی با حریم قوی تر پدافند ایران بازمی گردد.
انتهای پیام