کتابهای مرده، نویسندگان زنده – اخبار ایران من
این توصیف تا حد زیادی درست است. چه بسیارند نویسندگان و شاعران و مترجمانی که دهها و صدها سال از مرگشان میگذرد اما کتابهایشان هنوز به چاپ میرسد و فروخته میشود و خوانده میشود.
با این حال این قاعده مطلق و عمومی نیست و نویسندگان بسیاری را دور و برمان میبینیم که گرچه خدا را شکر خودشان زنده و سلامتند اما کتابهایشان سالهاست که از میان ما رفتهاند و راهی برای دسترسی به بسیاری از کتابهای این نویسندگان نداریم.
پژوهشگران و کتابخوانان حرفهای میدانند که هر وقت تصمیم به تهیه کتابی بگیرند یک احتمال قوی «ناموجود بودن» آن است. «کتاب ناموجود» در اصطلاح بازار نشر به هزاران کتابی گفته میشود که به هر دلیل سالهاست که تجدید چاپ نشدهاند و باید سراغ آنها را به جای کتابفروشیها از کهنهفروشیها و یا کتابخانههای عمومی بزرگ و مرجع گرفت.
به طور کاملاً تقریبی میتوان گفت تاکنون بین 000/500/1 تا 000/000/2 عنوان کتاب در ایران چاپ شده اما کتابهای زنده و فعال و موجود در کتابفروشیها و مؤسسات پخش کتاب از حدود 150000 تا 000/200 عنوان بیشتر نیست.
حالا باید پرسید علت منتشر نشدن و در دسترس نبودن بیش از 9۰ درصد کتابهای فارسی چیست. دلیل اولیه شاید این باشد که بسیاری از این کتابها امروز خریدار فراوان و جدی ندارند و تجدیدچاپ این کتابها برای ناشران به صرفه نبوده است. اما همیشه هم اینطور نیست. بسیار بسیار فراوانند کتابهایی که در صورت موجود بودن خریدار کافی خواهند داشت و دلیل در دسترس نبودنشان چیز دیگری است. مثلاً کتابهایی که ناشر آنها دیگر فعال نیست و نویسنده هم امکان انتقال کتاب را به ناشر دیگر نداشته؛ کتابهایی که ناشر آنها فعال یا نیمهفعال است اما سرمایه یا انگیزه لازم برای تجدیدچاپ کتاب را ندارد؛ و یا حتی کتابهایی که انتشار آنها از نظر قانونی برای همه ناشران آزاد شده اما باز هم در بازار موجود نیستند.
برای تحلیل بهتر موضوع باید تحولات بازار نشر در دهههای اخیر را در نظر بیاوریم. در دهههای شصت و هفتاد به دلیل حضور بسیار پررنگ دولت و حمایتهای کاغذ و خرید کتاب و وام از یکسو و کم بودن نسبی تعداد ناشران و عناوین کتابها، همه کتابها کم و بیش از شمارگانی 5000 تایی و 10000 تایی برخوردار بودند اما در دهه اخیر با حذف چشمگیر حمایتهای دولتی از یکسو و افزایش یافتن تعداد ناشران به بیش از 15000 ناشر و انتشار سالیانه بیش از 000/100 عنوان کتاب و همچنین مشکلات اقتصادی کشور و رسانههای جایگزین کتاب و … آن مشابهت نسبی در شمارگان کتابها از بین رفته است.
امروزه تعداد اندکی از کتابها به دلیل قدرت ناشر، نویسنده و محتوا، موضوع عمومی و عامهپسند و همچنین حمایت گسترده رسانهها و فضای مجازی شمارگان بالایی مییابند و از آن سو اکثریت قریب به اتفاق کتابها با شمارگان 500 نسخه و حتی 100 نسخه ویا کمتر منتشر میشوند و طبیعتاً به کتابفروشیها راه نمییابند.
به همین دلیل است که اگر ما سراغ هر کتابی را از کتابفروشیها بگیریم احتمال شنیدن پاسخ منفی چند برابر احتمال یافتن کتاب است.
چنین وضعیتی خاص ایران نیست و با درصدی تفاوت میتوان نشانههای آن را در همه جای جهان یافت اما در دیگر کشور با چند تمهید ساده، پاسخ مناسب برای این مشکل پیشبینی شده و مشتاقان و خریداران کتاب تا حد بسیار بالایی امکان تهیه کتاب مورد نظر خود را دارند و عملاً «کتاب ناموجود» به مقوله «کتابهای نادر» و کلکسیونی و آنتیک و با ویژگیهای خاص محدود شده است.
با رشد صنعت و فنآوری «چاپ براساس تفاضا» (P.O.D) فایل هر کتاب در درگاههای عرضه کتاب همچون آمازون موجود است و خریداران میتوانند هر کتاب قدیمی و فراموششده را هم سفارش دهند و پس از چاپ یک نسخه از کتاب بر اساس سفارش آنها، کتاب مورد نظر خود را در خانه دریافت کنند. همچنین در این سایتها امکان اختصاصیسازی کتاب هم بر اساس سفارش وجود دارد و مثلاً خریدار میتواند انتخاب کند که کتاب را با جلد سخت و یا عادی دریافت کند و یا نوع و گرماژ کاغذ کتاب چه باشد و یا چه عبارتی در ابتدای کتاب یا روی جلد آن اضافه و درج شود. همچنین خریداران در بسیاری از موارد میتوانند تنها فصلی از یک کتاب و یا چند مقاله از یک نشریه قدیمی یا جدید را سفارش دهند. و به این ترتیب مشکل در دسترس نبودن هر کتابی حتی آثار منتشرشده در شهرهای کوچک و دور حل شده است.
راه حل دیگر برای این مسئله پیوند خوردن رویکرد «ناشر مؤلف» به صنعت «چاپ براساس تقاضا» است. «خودناشری» امروزه نه تنها از سوی نویسندگان جوان و گمنام بلکه از سوی بسیاری از نویسندگان مشهور و پردرآمد همچون جی.کی. رولینک نیز انتخاب میشود.
به این ترتیب پدیدآورندگان منتظر همت و سرمایهگذاری ناشر برای چاپ، بازچاپ، بازویرایی، توزیع و تبلیغ کتابشان نخواهند بود و به این ترتیب درصد بسیار بالایی از حجم «کتابهای ناموجود» کم خواهد شد.
نکته و رویکرد مؤثر دیگر در کاستن از فهرست بلندبالای کتب ناموجود تمهیدات قانونی است. برای مثال در قوانین مالکیت مادی و معنوی کتابها در آمریکا، بریتانیا و اتحادیه اروپا در بحث تعیین مقطع زمانی که کتاب از مالکیت خصوصی خارج شده و انتشار آن برای عموم آزاد میشود، علاوه بر دو عامل مدت زمان طی شده از مرگ نویسنده و زمان چاپ نخست کتاب، عامل سومی هم مبتنی بر زمان آخرین چاپ کتاب نیز پیشبینی شده است و در صورت مرگ نویسنده اگر ناشر میان چاپهای کتاب فاصله بیندازد کتاب از مالکیت او خارج و انتشار آن برای همه آزاد خواهد شد. همچنین دیده شده در مواردی که اختلاف میان وراث سبب توقف انتشار کتاب شده، دادگاه دستور انتشار کتاب و ذخیرهسازی منافع آن را تا زمان تعیین ذینفع صادر کرده است و یا آنکه این استثنا را برای چاپ کتاب تنها برای عرضه در کتابخانههای عمومی قائل شده و دستور انتشار کتاب با وجود نامشخص بودن مالک صادر شده است. جالب آنکه حتی آنجا که نویسنده زنده شخصاً مانع بازچاپ اثری شده است، در مواردی برخی انجمنها برای رفع این ممانعت درخواست قضایی ارائه دادهاند.
***
کوشش برای کاستن هرچه بیشتر فهرست کتب ناموجود یک مطالبه و رویکرد جهانی است که با اهدافی چون مبارزه با سانسور، مقابله با انحصار، ایجاد عدالت فرهنگی و نفی سرمایهسالاری، حمایت از استعدادها، ایجاد فرصتهای برابر برای انواع اقلیتها شامل کشورهای محروم، مناطق محروم، زبانهای مهجور ویا اقلیتهای اعتقادی، حمایت از آثار پیشرو، آثار برای مخاطب خاص، آثار در مسیر مغایر با جریان بازار و آثار عامهپسند، و … صورت میگیرد.
عمومیت یافتن این رویکرد در کشورمان از سویی نیازمند فراهم شدن امکانات سختافزاری و فنی است و از سویی منوط به فرهنگسازی و همراهی ناشران، مؤلفان، کتابفروشان و مدیران فرهنگی.
در دسترس قرار گرفتن همه آثار قدیمی و جدید رویای مشترک همه اهالی فرهنگ است که همه ما باید برای تحقق آن بکوشیم.