شیر بییال و دم و اشکم کتاب سال

اولین جایزه کتاب را در ایران یک شرکت روغن نباتی در اوایل دهه سی برگزار کرد اما پس از آن مجله ادبی «سخن» بود که جایزه سالیانهای را بنیان گذاشت. پس از آن دربار و مدیران فرهنگی کشور به این فکر افتادند که کشور ایران نیز به جایزه رسمی و ملی کتاب نیاز دارد و چنین بود که کتاب سال سلطنتی ایران متولد شد؛ همین جایزهای که با وقفههایی تا به امروز و البته با نام کتاب سال جمهوری اسلامی ایران به کار خود ادامه داده است.
کتاب سال ملی ایران در شرایطی پا گرفت که جایزهای روشمند و معتبر که کلیه کتابهای منتشرشده در یک سال را مورد بررسی قرار دهد و در رشتههای متعدد به شکل جامع و کامل بررسی کند وجود نداشت و به تعبیری این جایزه تا سالها یکهتاز میدان بود و رقیبی برای مقایسه نداشت اما به مرور دهها جشنواره دیگر در بخشهای خصوصی و دولتی شکل گرفت. از جشنوارههای علمی در دانشگاهها و انجمنهای وابسته به وزارت علوم تا جشنوارههای دولتی دیگر در دهها نهاد همچون نهادهای نظامی، اوقاف، حوزه هنری، آموزش و پرورش و … تا جشنوارههای متعدد خصوصی توسط مجلات، نهادهای صنفی و تشکلها، گروههای ادبی و … . تعدد جشنوارههای موازی از یکسو و آشنایی ایرانیان با جوایز ملی و بینالمللی کتاب در خارج از کشور سبب شد، عیارهای کیفی کتاب سال به شکل جدی مورد نقد و تدقیق و تشکیک قرار گیرد.
مهمترین انتقادها و ضعفهایی که برای جایزه ملی کتاب در کشورمان برشمردهاند و میتوان برشمرد از این قرار است:
۱ـ از دست دادن جامعیت و پوشش و فراگیری ملی با کنده شدن تکههای متعدد و بزرگ از آن همچون جوایز جلال، شعر فجر، کودک و نوجوان و … که سبب شده جایزه رنگ و بوی فرهنگی، ادبی و هنری خود را تا حد زیادی از دست بدهد و به رویدادی پژوهشی در وزارت علوم و یا حوزههای علمیه مشابه گردد.
۲ـ عدم شفافیت در داوری به دلیل اعلام نشدن اسامی داوران و ریز نتایج کتابهای مختلف به نحوی که نشان دهد کلاً چه کتابهایی در هر گروه داوری بررسی شدهاند و هرکتاب در کتاب مرحله و با چه امتیاز و سازوکاری کنار گذاشته شده است. اعلام اسامی داوران پس از پایان مراسم و اعلان اسامی کتب مورد بررسی از پرتکرارترین درخواستها و انتقادها به این جایزه بوده است.
۳ـ ابهام در ملاکهای پذیرش کتابهای هر دوره هم مهم است. ملاک بررسی یک کتاب در هر دوره آیا تاریخ مندرج در فیپا است و یا تاریخ مندرج در شناسنامه کتاب و یا زمان اعلام وصول کتاب (که در سایت خانه کتاب درج میشود).
همین چندگانگی سبب شده که همواره امکان حذف کتابهایی فراهم آید و حجم بالایی از کتابهای هر سال که در این سه منبع تاریخ واحدی ندارند با ابهام در زمان مناسب برای داوری روبهرو گردند. همینطور است ابهام در بررسی تک جلدی و یا مجموعهای کتابهایی که مجلدات آنها در سالهای مختلف منتشر شدهاند. نکته آخر هم برخورد سلیقهای در برخی سالها بوده که بر خلاف شان نزول و ذات و موضوع یک جایزه ملی، بررسی کتابها را منوط به ثبتنام و یا ارسال کتابها به دبیرخانه کردهاند؛ در حالی که همه ناشران کشور هنگام اعلام وصول کتابها، نسخهای از کتابشان را برای چکیدهنویسی و بررسی در جشنوارهها به خانه کتاب تحویل دادهاند.
۴ـ دخالت ملاحظات سیاسی و اداری هم لطمات جبرانناپذیری به مقبولیت جایزه ملی کتاب ما زده است. بارها به شکل غیررسمی شنیدههایی در دخالت دادن مواضع اجتماعی نویسنده، مترجم و حتی ناشر در انتخاب یا حذف آثار برگزیده وجود داشته است. همینطور شنیدههایی از فشار بر داوران بر حذف یا تقلیل برگزیدهها برای کاهش هزینههای جایزه.
۴ـ بینظمی و تعجیل در بررسیها ریشه اعتبار هر جشنوارهای را میزند و تردیدهایی در این خصوص درباره این جایزه نیز وجود داشته است. شنیده میشود گاهی کل روند داوریهای جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی در یک یا دو ماه خلاصه میشود. میگویند گاهی پیش آمده که به داوران گفتهاند فرصت مرور همه کتابها نیست و هر داوری کتاب پیشنهادی خود برای انتخاب شدن را به جلسه بیاورد. همچنین میگویند در برخی گروهها و برخی سالها به جز همان کتابها که نامشان به عنوان فهرست نامزدهای جایزه و یا آثار راهیافته به مرحله نهایی اعلام شده، اصلا کتاب دیگری توسط هیات داوران بررسی نشده و برایش فرم پر نشده و برای همین است که گاهی پیش آمده که برخی از این نامزدها مربوط به گروه دیگر و یا سال دیگر و یا آثاری کم ارزش بودهاند.
امروزه دیگر چندین جایزه کتاب در کشورمان و در بخش خصوصی و مدنی داریم که در آن دهها داور در تمام طول سال برای انتخاب کتابها جلسه برگزار میکند و به بیان دیگر دبیرخانه و داوران جایزه در طول سال فعالند.
کتاب سال جمهوری اسلامی اگر میخواهد تهمانده اعتبار خود را حفظ کند ناگزیر است هر ساله در مراسم اعطای جوایز، دبیر سال بعد را هم معرفی کند و او از همان زمان در دبیرخانه کتاب سال «مستقر» شود و گروههای داوریاش را شکل دهد و به بررسی کتابها بگمارد.
۵ـ برای خلاصی از شائبه تیمی و جناحی بودن داوریها میتوان برای ترکیب هیأت داوران هم آییننامه نوشت و مثلاً گفت یک نماینده از وزارت ارشاد (اداره کتاب)، یک نماینده از دانشگاهها، یک نماینده از فلان انجمن تخصصی و تشکل صنفی، یک نماینده از داوران دوره قبل و … و … .
***
کتاب سال مهمترین اتفاق حوزه کتاب و نشر در کشور ما و رویداد ملی است. رویدادی که آمد و رفت جناحهای سیاسی نباید به اعتبار آن لطمه بزند. کتاب سال باید و میتواند مثل جوایز ملی کتاب در همه کشورها، پراعتبارترین جایزه کتاب در ذهن نویسندگان و کتابخوانان به حساب آید.
کاش تا بیش از این دیر نشده با همفکری نخبگان علمی و نهادهای تخصصی و مدنی برای باز تعریف هویت این جایزه (ری برندینگ) و بازسازی ساختار و سازه و سامانه آن همت کنند.