روایت ناکامی صدام در برپایی جنگ میکروبی با ایران

یکی از علت‌های شهرت کامل حسین، اتفاقی است که از روزهای مبارزات جریان مقاومت شیعیان عراق علیه صدام روایت می‌شود؛ روزی که مقابل حرم امام حسین (ع) ایستاد و ضمن به توپ بستن حرم‌های متبرک کربلا، گفت: «تو حسین هستی، من هم حسین هستم! ببینیم چه‌کسی، دیگری را از بین می‌برد!» به گفته بسیاری از صاحب‌نظران و البته مخاطبان عمومی، در نهایت مشخص شد کدام‌یک از دو حسین، دیگری را نابود کرد!

به گزارش اخبار ایران من، به نقل از آنلاین،: حسین کامل یکی از چهره‌های منفی تاریخ معاصر عراق و البته جنگ تحمیلی به ایران است. این‌افسر بعثی که پس از حمله عراق به کویت و ناکامی صدام در اهداف خود از این‌حمله، مورد سوءظن و بی‌اعتمادی کارفرمای خود قرار گرفت، مانند بسیاری دیگر از افسران ارتش بعثی عراق، به خارج از کشور گریخت اما با وعده بخشش به عراق برگشت و در نهایت در قالب یک‌حمله از پیش‌تعیین‌شده به قتل رسید. نکته جالب درباره کشته‌شدن حسین کامل این است که با وجود این‌که عنوان همسری رغد حسین دختر صدام را داشت، محکوم به مرگ شد.

یکی از علت‌های شهرت کامل حسین، اتفاقی است که از روزهای مبارزات جریان مقاومت شیعیان عراق علیه صدام روایت می‌شود؛ روزی که مقابل حرم امام حسین (ع) ایستاد و ضمن به توپ بستن حرم‌های متبرک کربلا، گفت: «تو حسین هستی، من هم حسین هستم! ببینیم چه‌کسی، دیگری را از بین می‌برد!» به گفته بسیاری از صاحب‌نظران و البته مخاطبان عمومی، در نهایت مشخص شد کدام‌یک از دو حسین، دیگری را نابود کرد!

به‌هرحال، حسین کامل، یکی از چهره‌های جنگ ایران و عراق است که در دیگرسو ایستاده و درباره‌اش کتاب ترجمه شده است. یکی دیگر از این‌چهره‌ها، ارتشبد نزار الخزرجی فرمانده سپاه اول و رئیس ستاد مشترک ارتش عراق در زمان جنگ با ایران است که مدتی پس از پایان جنگ از عراق فرار کرد و در دانمارک ساکن شد. او با غسان شربل روزنامه‌نگار عرب مصاحبه‌هایی انجام داد که سال ۲۰۰۲ در روزنامه الحیات منتشر شدند و ترجمه فارسی‌شان هم به قلم فاطمه تشکری جهرمی در قالب کتاب «جنگ جنگ تا نابودی» توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است.

«قراردادها و نیرنگ‌ها» هم کتابی است که به‌قلم یک نظامی عراقی نوشته و به فارسی ترجمه شده است. این‌کتاب اثر سرهنگ دوم ستاد علی‌الساقی است و مطالبش نیز در حوزه تاریخ‌نگاری جا دارند. مؤلف کتاب مورد اشاره، در اثر خود درباره زندگی مردی نوشته که از ابتدا تا انتهای زندگی خود دست به جنایت زد و یکی از نمونه‌های بارز رشد و ترقی غیرقانونی و منطقی در جریان قدرت‌طلبی است. حسین کامل، در آغاز جنگ تحمیلی به ایران، ستوان بود و پس از پایان جنگ ۸ ساله، تبدیل به سرلشکر ستاد شد؛ اتفاقی که به‌طور طبیعی باید طی ۲۵ سال بیافتد.

در ادامه به بهانه بررسی کتاب «قراردادها و نیرنگ‌ها» نگاهی به زندگی حسین کامل می‌اندازیم که بخشی از تاریخ معاصر ایران را هم در بر می‌گیرد.

* کودکی تا ورود به دستگاه صدام

نکته جالبی که درباره حسین کامل وجود دارد، این است که از کودکی حیوانات را اذیت می‌کرده و مورد شکنجه‌های جسمی قرار می‌داده است. او در دوره ابتدایی، ترک تحصیل کرد و با عموهای خود دزدی و غارت دیگران را در پیش گرفت. در کارنامه دوران کودکی و نوجوانی وی، کشتن چندتن از اهالی سامرا هم به چشم می‌آید. حسین کامل سال ۱۹۶۴ عضو باند ترور منطقه خود شد و با رسیدن به سنین جوانی، نظر صدام حسین را که آن‌زمان، معاون احمد حسن‌البکر رئیس‌جمهور وقت بود، به خود جلب کرد.

حسین کامل با دستور صدام برای دیدن یک‌دوره آموزشی ویژه امنیتی، عازم یوگسلاوی شد. این‌دوره ۶ ماهه به آموزش شیوه‌های حفاظت از جان شخصیت‌ها اختصاص داشت. او در قدم بعدی با چاپلوسی نزد خانواده، زن و دختران صدام، ترقی کرده و موفق شد به عضویت گارد حفاظت همسر رئیس‌جمهور و دخترانش در بیاید

پیشرفت حسین کامل در بی‌رحمی و کارهای غیرانسانی، باعث شد سال ۱۹۷۰ در دوران جوانی به‌عنوان یکی از محافظان و همراهان خیرالله طلفاح دایی و پدرزن صدام انتخاب شود. سال ۱۹۷۱ هم وارد گارد حفاظت نایب رئیس مجلس عراق ملحق شد.

با رسیدن سال ۱۹۷۳، حسین کامل با دستور صدام برای دیدن یک‌دوره آموزشی ویژه امنیتی، عازم یوگسلاوی شد. این‌دوره ۶ ماهه به آموزش شیوه‌های حفاظت از جان شخصیت‌ها اختصاص داشت. او در قدم بعدی با چاپلوسی نزد خانواده، زن و دختران صدام، ترقی کرده و موفق شد به عضویت گارد حفاظت همسر رئیس‌جمهور و دخترانش در بیاید. نویسنده کتاب «قراردادها و نیرنگ‌ها» می‌گوید کامل حسین در آن‌برهه، برای لحظه‌ای از رغد (دختر صدام) جدا نمی‌شد.

* ریاست بر گروه ترورهای سیاسی و ترفندهایش برای کشتن

پله بعدی رشد و ترقی حسین کامل، ریاست گروه ترورهای سیاسی عراق بود. گروه او متشکل از ۴۵ تن پزشک، مهندس، فیلسوف و … بود که همه برای هر اقدامی از او دستور می‌گرفتند. بزرگ‌ترین عملیاتی هم که این‌گروه انجام داد، ترور محمد فرزند احمد حسن البکر بود که در این‌ترور همسر و خواهرانش هم در یک‌تصادف برنامه‌ریزی‌شده کشته شدند.

در آستانه آزادی زندانیان سیاسی، معجونی از موارد سمی با آب‌میوه و نوشابه گازدار یا شیر به زندانی داده می‌شد. فرد بی‌خبر هم با نوشیدن آن، مدتی بعد آزاد و در ایام آزادی احساس می‌کرد به یک‌بیماری معمولی دچار شده اما پس از چندی کشته می‌شد. در این‌روش، بنا بر این بود که قربانی، به‌مرور کشته شود نه با سرعت!استفاده از اسلحه صداخفه‌کن‌دار، بمب‌های ارسالی و پستی، مسموم‌کردن قربانی، ربودن و سپس کشتن و تصادفات ساختگی ازجمله راه‌های گروه حسین کامل برای حذف فیزیکی مخالفان بودند. علاوه بر کشتن محمد احمد حسن‌البکر، همسر و خواهرانش، ذکر این‌نکته نیز درباره کارنامه گروه ترور حسین کامل لازم است که احمد حسن‌البکر رئیس‌جمهور و مافوق صدام نیز توسط اعضای همین‌گروه با تزریق آمپول سمی کشته شد.

یکی از ترفندهای ترور و مسموم‌کردن مخالفان، مخلوط‌کردن غذای زندانیان سیاسی با مواد سمی یا استفاده از آمپول به بهانه واکسینه‌کردن آن‌ها بود. به‌عنوان مثال، در آستانه آزادی زندانیان سیاسی، معجونی از موارد سمی با آب‌میوه و نوشابه گازدار یا شیر به زندانی داده می‌شد. فرد بی‌خبر هم با نوشیدن آن، مدتی بعد آزاد و در ایام آزادی احساس می‌کرد به یک‌بیماری معمولی دچار شده اما پس از چندی کشته می‌شد. در این‌روش، بنا بر این بود که قربانی، به‌مرور کشته شود نه با سرعت! نمونه بارز قربانیان این‌گونه ترورها هم علامه خطیب شیخ عبدالزهره الکعبی است.

سرهنگ علی‌الساقی نویسنده «قراردادها و نیرنگ‌ها» می‌گوید در جریان کشف چگونگی ترورهای گروه حسین کامل، ماده دیگری به‌نام سم عراقی هم به چشم می‌آید که ترکیباتش «هنوز» (تا زمان نوشتن کتاب) کشف نشدند.

* ترور افسرانی که حمله هوایی به ایران را تأیید نمی‌کردند

یکی از موارد مهم کارنامه گروه ترور حسین کامل، ترور ۲۳ افسر ارتش عراق است که سوار یک‌فروند هواپیمای الیوشن شده بودند. افسران سوارشده به این‌هواپیما، از افسران متدین نیروی هوایی عراق محسوب می‌شدند که حمله هوایی به ایران را تأیید نمی‌کردند و با تشخیص صدام یا حسین کامل مستحق مرگ تشخیص داده شدند و با حضور در این‌هواپیما، توسط یک‌جت نظامی عراقی مورد هدف قرار گرفته و همگی کشته شدند.

* مدیریت دفتر اجرایی

صدام حسین در برهه از مسیر قدرت‌گیری خود، ساختاری به‌نام دفتر اجرایی تأسیس کرد که کارکردی امنیتی داشت و حسین کامل را به‌عنوان مدیر آن منصوب کرد. فعالیت دفتر اجرایی، کاملاً محرمانه و مسئولیت اصلی‌اش، ترور وزرای مورد سوءظن کابینه و افراد مخالف بود.

* تحویل‌گرفتن سلاح‌های ممنوعه از آمریکا

ماه مارس ۱۹۸۱ حسین کامل به‌طور محرمانه از آمریکا بازدید کرد. علت سفرش هم امضای قرارداد با شرکت صادرات فولاد منهتن بود. کلیت ماجرای سفر مربوط به تحویل سلاح‌های سِری بود که کاربرد بین‌المللی آن‌ها ممنوع بود. او در طول اقامت در آمریکا، با تجار اسرائیلی آشنا شده و چند قرارداد تسلیحاتی با آن‌ها امضا کرد.

خرید تسلیحاتی حسین کامل از آمریکا، یک‌میلیارد دلار شد. با توجه به ممنوعیت ظاهری فروش تسلیحات آمریکایی به عراق در آن‌برهه، سازمان اطلاعاتی آمریکا درباره خرید حسین کامل، این‌دستور را ابلاغ کرد که برای خریدها به‌جای واژه «عراق» به‌عنوان مقصد خریدها، از اسم «اردن» استفاده شود. تذکر این‌نکته بی‌لطف نیست که این‌اتفاق و خرید بزرگ، مربوط به زمانی است که خرمشهر به‌تازگی آزاد شده بود و دولت ریگان در آمریکا، چندی بعد در ۲۶ فوریه ۱۹۸۲ به کنگره ابلاغ کرد نام عراق را از فهرست کشورهای حامی تروریسم حذف کند.

حسین کامل همچنین پس از فرارش از دست صدام، در یکی از مصاحبه‌های خود، درباره تأسیس شبکه‌های دلالی برای تحویل سلاح به عراق گفت «ما در آغاز دهه ۸۰ شبکه دلالی سری در آلمان و سوئیس تاسیس کردیم.»

* اگر اسرائیل نبود بی‌سلاح می‌ماندیم

یکی از مسائلی که درباره تاریخ جنگ ایران و عراق و درگیری‌های عراق و اسرائیل مطرح می‌شود، دشمنی صدام با اسرائیل و تلاش اسرائیل برای جلوگیری از هسته‌ای شدن دولت صدام حسین است. گفته می‌شود عراقی‌ها پس از انجام موفقیت‌آمیز بمباران پایگاه‌های سه‌گانه الولید (H3) توسط فانتوم‌های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، در ساعات بهت و حیرت اولیه، تصور می‌کردند بمباران توسط هواپیماهای اسرائیلی انجام شده است. همچنین دستگاه‌های تبلیغاتی رژیم صهیونیستی ضمن کمرنگ‌کردن عملیات ویژه بمباران نیروگاه هسته‌ای اوسیراک توسط نیروی هوایی ایران، اعلام می‌کنند میخ آخر بر تابوت هسته‌ای‌شدن صدام را آن‌ها با بمباران نهایی اوسیراک زده‌اند.

حسین کامل در یک‌کنفرانس مطبوعاتی گفت: «هنوز عده‌ای در فریب این گفته هستند که عراق دشمن اسرائیل است. اما اگر اسرائیل نبود کشور ما بی سلاح می‌ماند.»جالب است که سخنان حسین کامل در یکی از مصاحبه‌هایش پس از فرار از عراق، در ضدیت با این‌روایت رسمی هستند و آن‌ها را نقض می‌کنند. حسین کامل در یک‌کنفرانس مطبوعاتی گفت: «هنوز عده‌ای در فریب این گفته هستند که عراق دشمن اسرائیل است. اما اگر اسرائیل نبود کشور ما بی سلاح می‌ماند.» او همچنین اضافه کرد «پس از منهدم شدن نیروگاه‌های هسته‌ای (اوسیراک)، تدابیر سریعی برای انجام عملیات سری بارورسازی اورانیوم برای سلاح هسته‌ای اتخاذ کردیم.»

اوایل دهه ۱۹۸۰ پس از انتصاب حسین کامل به وزارت صنایع عراق، دست به کار احداث صنایع ساخت سانتریفیوژها شد. هدف طرح هسته‌ای هم نه اسرائیل بلکه دفع حملات ایران بود. حسین کامل در این‌باره گفته بود «اگر احساس کنیم ایرانی‌ها در چندقدمی بغداد قرار گرفته‌اند، کشورشان را با موشک‌های دارای کلاهک هسته‌ای هدف قرار می‌دهیم.» این‌احساس ترس و نگرانی در جریان اجرای عملیات کربلای ۵ به‌شدت به وجود آمد و صدام خطر را در چندقدمی حس کرد؛ چند ایرانی‌ها با توپ و خمپاره بصره را کوبیدند. صدام به حسین کامل گفت: «فورا به آلمان برو و سلاح هسته‌ای بیاور. زمان قلع و قمع نیروهای ایرانی رسیده است.»

حسین کامل، برادری دارد که مأمور آوردن پلوتونیوم ۲۳۸ درجه به عراق بوده است. این‌پلوتونیوم که ساخت روسیه بود، از طریق بلغارستان که نقش واسطه را ایفا می‌کرد، در قالب یک‌معامله ۸۰ میلیون‌دلاری به عراق رسیدند. پلوتونیوم مورد اشاره به سفارت عراق در صوفیه (بلغارستان) ارسال شد تا در درون چمدان‌های دیپلمات‌ها به بغداد منتقل شود. به این‌ترتیب چمدان‌ها در یک‌ماموریت دومرحله‌ای به بغداد رسیدند. اما عراق هم موفق به استفاده سلاح هسته‌ای علیه ایران نشد.

تذکر این‌نکته هم بی‌لطف نیست که حسین کامل جایی گفته علاوه بر کارخانه سعد ۱۶، کارخانه‌های دیگری برای تولید موشک‌های مجهز به کلاهک هسته‌ای در عراق دایر شده بود.

روایت ناکامی صدام در برپایی جنگ میکروبی با ایران
صدام و خانواده‌اش؛ حسین کامل اولین‌نفر ایستاده از سمت راست

* دستان خونین کشورها در نبرد میکروبی عراق علیه ایران

یکی از یادداشت‌های سری به‌جامانده از حسین کامل گویای این‌واقعیت است که «هنگام شدت یافتن نبردها با ارتش ایران، نیروهای ما برای فیصله دادن به نبردها، به ویژه نبردهایی که در مهران، فاو، شلمچه و حلبچه صورت گرفت، از سلاح‌های شیمیایی استفاده کردند. بخشی از این مواد شیمیایی از ژاپن می‌آمد.»

این‌افسر بعثی همچنین گفته بود عراقی‌ها قراردادی با یک‌شرکت در ایالت جورجیای آمریکا برای ارسال ۳ محموله از ویروس‌های تب نیل غربی امضا کرده‌اند. پس از این‌قرارداد هم، مورد دیگری با یک‌شرکت آلمانی برای خرید ماده مایکوتاکسین بسته شد.

طبق اسناد و مدارک به‌جامانده و گفته‌های حسین کامل، اگر توپ غول پیکر صدام آماده می‌شد، بنا داشت میکروب‌هایی را به قم، تهران، اصفهان و دیگر شهرهای ایران فرستاده و از این‌راه به جنگ با جمهوری اسلامی خاتمه دهد.

انتهای پیام 

دکمه بازگشت به بالا