خلق فرهنگ عامه ماههای قمری و آیینهایی که قابلیت انتشار ندارند!
منظور از فرهنگ عامه؛ فرهنگی است که مربوط به گروه اجتماعی خاصی نیست و در زندگی همه افراد و در تعاملات روزمره آنها با یکدیگر جاری است. این بخش از فرهنگ که از طریق شفاهی، مشاهده و تجربه منتقل میشود، با عنوان فولکلور شناخته شده و به صورت جشنها و آیینهای ملی نمود داشته، اما پس از ورود اسلام به ایران این آیینها با رنگ و بوی اسلامی، به شکل دیگری جلوهگر شدند و این روزها بخش مهمی از فرهنگ ما را تشکیل میدهند.
به گزارش اخبار ایران من، بخشی از فرهنگ عامه مردم وابسته به ماههای قمری و مناسک وابسته به مناسبتهای مذهبی این ماهها است. فرهنگی که هرچند از گذشتههای دور تا روزگار فعلی دستخوش تغییراتی شده است، اما بازهم به واسطه برخی پژوهشها و با کمک گرفتنِ بدون واسطه از مردم بومی هر منطقه، شاکله کلی آن حفظ شده است. یکی از این پژوهشهای مردم محور، پروژه «پژوهش فرهنگ عامه» است که بر اساس نامههای ارسالی به برنامه رادیویی «فرهنگ مردم» تهیه شده است. گفتوگوی حاضر، توضیحاتِ مدیر پروژه «فرهنگ مردم» مرکز تحقیقات صدا و سیما است که درباره نحوه انجام این پژوهش و جزئیات پیرامون آن است.
علی آنیزاده – پژوهشگر و مدیر پروژه «فرهنگ مردم» مرکز تحقیقات صدا و سیما در گفتوگوی تفصیلی با اخبار ایران من، درخصوص نحوه شکلگیری «پژوهش فرهنگ عامه» در سازمان صداوسیما، گفت: واحد «فرهنگ مردم» مرکز تحقیقات صداوسیما که مجموعه ۱۶ جلدی «تقویم آیینی ماههای قمری» را منتشر کرده است، قدیمیترین واحد پژوهشی سازمان صداوسیماست که فعالیت خود را از سال ۱۳۴۱ با یک برنامه رادیویی به نام «فرهنگ مردم» به مدیریت استاد سید ابوالقاسم انجوی شیرازی آغاز کرد و طی آن برنامه، از شنوندگان فعال و علاقمند خواست تا به گردآوری مواد فرهنگ مردمِ دیارِ خود بپردازند و مطالب را به صورت روشمند تدوین و برای برنامه بفرستند تا به نام خودشان پخش شود.
او ادامه داد: با این تفکر استاد انجوی توانست ۵ هزار نفر از شنوندگان را به صورت مکاتبهای و همچنین از طریق امواج رادیویی آموزش دهد و اصول اولیه گردآوری فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی را به آنها بیاموزد. این روش هنوز هم در واحد فرهنگ مردم پابرجاست و واحد تلاش میکند مواد فولکلورِ مورد نیاز پژوهشی خود را از شنوندگان دیروز که امروز فرهنگیار نامیده میشوند از طریق پیامرسانها دریافت کند. به همین دلیل اغلب مطالب توصیفی این ۱۶ جلد بهرهمند از پژوهشهای میدانی تعداد زیادی از فرهنگیاران سراسر کشور است.
هدف از تدوین تقویم آیینی ماههای قمری
این پژوهشگر فرهنگ عامه با اشاره به اینکه هدف در این کلانپروژه، تدوین تقویم آیینی ماههای قمری است، اظهار کرد: یعنی میخواستیم مناسبتهایی که اگر چه در تقویم قمری درج نشدهاند، اما مردم با جدیت به اجرای آن پایبند هستند را گردآوری و معرفی کنیم. به عنوان مثال «آیینهای رمضونی»، «هومبابایی»، «الله رمضانی» و … که در شب پانزدهم ماه مبارک رمضان برگزار میشوند یا آیینهای «کمچه بعک»، «آلادوشی» و فانوسگردانی که در شب نیمه ماه شعبان انجام میشوند، ذیل همین تقویم آیینی برشمرده میشود.
شناسایی خردهفرهنگهای کمتر شناخته شده
او با اشاره به اینکه برنامهسازی در صداوسیما مناسبتمحور و متاثر از مناسبتهای مختلف ملی، مذهبی و… است، بیان کرد: نیاز سازمان صداوسیما به تولید محتوا برای مناسبتهای آیینی هسته اولیه شکلگیری این پژوهش را شکل داد. در این کلان پروژه تلاش کردیم مرجعی از آیینهای رنگارنگ را پیش روی برنامهسازان قرار دهیم تا با توصیف دقیق آیینها، برنامههای مناسبتی در ۱۲ ماه قمری (از محرم تا ذیحجه) را تولید کنند. مطالعاتی که در این برنامهها استفاده شده است، منجر به شناسایی خردهفرهنگهای کمتر شناخته شده و ارزشمند ماههای قمری میشود.
مبنای پژوهش در تقویم آیینی ماههای قمری اگرچه اسناد و دستنوشتههای فرهنگیاران بود، اما طبیعتا تمام آنچه که گردآوری میشود قابلیت انتشار ندارد. برخی مباحث فرهنگ عامه ماههای قمری با اصول دینی مغایر است، بعضی مباحث ممکن است باعث دامن زدن به اختلافات مذهبی بین شیعه و سنی شود، برخی نیز امکان دارد با عرف امروز جامعه سازگار نباشد مثل انواع لطمهزنی در عزاداری سیدالشهدا.
مدیر فرهنگ مردمِ مرکز تحقیقات صدا و سیما با اشاره به اینکه یکی از رسالتهای این سازمان پرداختن به ارزشهای نهفته در آیینهای بومی و محلی است، اظهار کرد: با این حال نبودِ اطلس مشخصی از آیینهای بومی، مانع از آن شده است که ایدهها و پژوهشهای متقن و پالایش یافتهای از فرهنگ عامه مناطق مختلف ایران در اختیار برنامهسازان قرار گیرد. در اصل فقدان مرجعی که موضوعات برنامهسازی را درخصوص ماههای قمری یادآور شود باعث شده که برخی از موضوعات بدون پشتوانه پژوهشی مستدل تولید شوند و از افراد آگاه بومی، محلی یا کارشناسان مرتبط بیبهره بمانند. این پژوهش در راستای رفع این مشکل انجام شده است.
ماه رمضان و محرم؛ لبریز از عناصر فرهنگ عامه
او در پاسخ به این پرسش که مردم برای کدامیک از ماههای قمری بیشترین نامهها و اطلاعات را برای برنامه «فرهنگ مردم» ارسال کرده بودند؟، گفت: همه ماههای قمری به لحاظ برخورداری از آیینها و ادبیات شفاهی یکسان نیستند و در این ۱۲ ماه، رمضانالمبارک و محرمالحرام به لحاظ وسعت بازه آیینی از عناصر فرهنگ عامه لبریز هستند و برخی ماهها مانند ربیعالثانی، جمادیالاول، جمادیالثانی و شوال بهره کمتری از آیینها دارند. از این رو تقویم آیینی ماه رمضان در ۵ مجلد و ماه محرم در ۴ مجلد تدوین و منتشر شده است ولی چهار ماه ربیعالثانی، جمادیالاول، جمادیالثانی و شوال همگی در یک جلد تدوین شده است.
شکلگیری خوشههای فرهنگی در ماههای قمری
این پژوهشگر فرهنگ عامه ادامه داد: به عنوان مثال ماه مبارک رمضان، اگرچه در گستره تقویمهای یاد شده، به ظاهر یک ماه از یک تقویم قمری را دربرمیگیرد، اما در واقع خوشهای فرهنگی محسوب میشود که طیفی از آیینهای سور و سوگ را در خود جای داده و به گفته مردمشناسان و متخصصان حوزه فرهنگ مردم ایرانی، مجموعهای بیهمتا از آیینها به شمار میرود. در این ماه تمام ویژگیهای مطرح شده برای آیینها وجود دارد. برخی، مانند اغلب آیینهای استقبال از ماه مبارک رمضان در تمام گستره ایران رواج دارند و برخی ویژه یک منطقه خاص هستند؛ مانند روزه صبریات (روزه شش روزه بعد از عید فطر) که در میان اهل سنت هرمزگان مرسوم است.
همسو شدن آیینهای باستانی و مذهبی
او با اشاره به اینکه بسیاری از آیینهای ماه مبارک رمضان یا به همان شیوه کهن خود باقی ماندهاند یا به شکل امروزی تغییر یافتهاند، اظهار کرد: معدودی از آنها نیز مانند توپ دَر کردن برای اعلان وقت سحر، تنها در حافظه مردمان به حیات خود ادامه میدهند و جایی در زندگی معنوی امروز ندارند. با واکاوی برخی از آیینهای ماه مبارک رمضان ریشههای تاریخی و ارزشهای نهفته در آنها را میتوان به خوبی دریافت. آیینهای «الوداعخوانی» در روزهای پایانی ماه صیام که برگرفته از دعای ۴۵ صحیفه سجادیه هستند، شکلی رفتاری و آیینی به خود گرفتهاند. در مقابل، برخی آیینها ریشه دیرینهتری دارند؛ برای مثال، آیین «هومبابایی» و دیگر گونههای طلب فیض که به طور معمول در نیمه ماه مبارک رمضان با راهاندازی دستههای کودکان و خواندن اشعار مدح برگزار میشوند، نه در محتوا، که در شکل ظاهری، قرابتهایی با آیینهای فیضطلبی (مانند شالاندازی و…) دارند که در نوروز، یلدا یا سایر آیینهای ملی و باستانی به اجرا درمیآیند.
تفکیک جنسیتی آیینها!
ناظر پژوهش تقویم آیینی ماههای قمری با بیان اینکه نحوه اجرای آیین بهویژه از حیث تولیگری از دیگر مباحثی است که امروزه به آن توجه میشود، اضافه کرد: در ماه مبارک رمضان معمولا مراسم آیینی را مردم به صورت خودجوش اداره میکنند، اما برخی به مدد رسانهها صورتی یکپارچه و دولتی پیدا کردهاند؛ مانند دوره ختم قرآن یا برگزاری جشنهای مهربانی در شبهای احیا و… . ماه مبارک رمضان، ماه بندگی است و تمامی طیفهای اجتماعی و جنسیتی در این ضیافت الهی حضور دارند با این حال، شکل اجرایی آیینها دارای گونههای بیشماری است که میتوان برخی را به لحاظ جنسیت تفکیک کرد. دوختن پیراهن مراد و کیسه مراد در مساجد، خاص زنان است و در مقابل، مناجاتخوانی و دُمدُمسحری در کوی و برزن را همواره مردان اجرا میکنند.
اهمیت ثبت آیینها در سطوح ملی و جهانی
او در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه «ثبت در میراث ناملموس» یکی از نشانههای توجه دولتمردان و دوستداران فرهنگ مردم به پاسداشت آیینهاست، تاکید کرد: برخی از آیینهای ماه مبارک رمضان به ثبت رسیدهاند، اما برای ثبت بسیاری دیگر هنوز اقدامی صورت نگرفته است. از طرف دیگر، ردههای ثبتی آنها نیز با یکدیگر متفاوت است. برای مثال، آیین رمضان به شماره ۶ در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۳۰ در رده ملی ثبت شده است و آیین «گرهگشو»؛ مراسم تولد امام حسن (ع) در ۱۵ رمضان به شماره ۱۲۱۶ در تاریخ ۱۳۹۵/۳/۵ در سطح استانی ثبت شده است. با توجه به اهمیت این مناسبتها آیینهای «افطاری و فعالیتهای فرهنگی وابسته به آن» نیز آذرماه سال ۱۴۰۲ به ثبت جهانی رسید.
آنیزاده با تاکید بر اینکه برخی آیینها باید به لحاظ حساسیت، در رده آیینهای «در خطر و نیازمند پاسداری فوری» قرار گیرند، بیان کرد: این درحالی است که پژوهش حاضر میتواند جلوههای بسیاری از آیینهای ماه رمضان و حتی سایر ماههای قمری را برای درک حساسیت و لزوم ثبت، پیش روی سیاستگذاران این حوزه بگذارد. به عنوان مثال در پژوهشی که بر ماه رمضان انجام دادیم، ۷۷۶۴ برگ سند از ۷۲۸ فرهنگیار از ۳۱ استان و ۲۰۷ شهر از مناطق مختلف ایران مورد بررسی قرار گرفته است و مجموعه این اسناد در ۵ جلد (۱۷۰۵ صفحه) به چاپ رسیده است.
تاکید بر صحتسنجی اطلاعات راوایانِ فرهنگ
او در پاسخ به این سوال که صحتسنجی اطلاعات ارسال شده از سوی شنوندگان برنامه «فرهنگ مردم» به چه صورت انجام شده است؟، توضیح داد: گردآوری در حوزه فرهنگ مردم به دو شکل است؛ اول حضور مستقیم در میدان تحقیق که پژوهشگر با راویان و مطلعین محلی گفتگو میکند و دوم استفاده از اسناد مردمنگاری که پژوهشگر با یک واسطه از دستنوشتههایی که حاصل گردآوری میدانی دیگران است بهره میگیرد.
این پژوهشگر فرهنگ عامه با بیان اینکه راستیآزمایی مطالب در هر دو مهم است، ادامه داد: در نوع دوم حساسیت بیشتر است و میبایست با ملاحظات بسیاری از مطالب استفاده کرد چرا که برخی راویان ممکن است بخواهند فرهنگ خود را برتر از فرهنگ دیگر مناطق جلوه دهند. از این رو گاهی در بیان مطالب دچار اغراق میشوند. یکی از راههای صحتسنجی مطالب، تطبیق مطالب یک راوی با مطالب راویان دیگر در همان منطقه است که این مهم سرلوحه تمام پژوهشهای فرهنگ مردم از گذشته تا امروز بوده است. این امر در زمان استاد انجوی نه تنها در حین تدوین مطالب در قالب کتاب که در بدو دریافت مطالب از شنوندگان صورت میگرفته است؛ یعنی اگر مطلبی ناقص بود یا با سایر اسناد راویان از همان منطقه مغایر بود در گنجینه اسناد بایگانی نمیشد بلکه در پرونده منتظر جواب قرار میگرفت تا فرهنگیار پس از رفع نواقص، مطلب را کامل و مجدد ارسال کند. این روزها هم به مدد فضای مجازی این روند تسهیل شده است.
کدام آیینها قابلیت انتشار ندارند؟
او با اشاره به اینکه پژوهش در حوزه فرهگ عامه در عین اینکه ساده به نظر میرسد، اما بسیار پیچیده است، گفت: بهویژه اگر محور مضوعات دینی و آیینهای سور و سوگ مذهبی باشد خطر و لغزش دوچندان خواهد بود و دقت مضاعف میطلبد. مبنای پژوهش در تقویم آیینی ماههای قمری اگرچه اسناد و دستنوشتههای فرهنگیاران بود، اما طبیعتا تمام آنچه که گردآوری میشود قابلیت انتشار ندارد. برخی مباحث فرهنگ عامه ماههای قمری با اصول دینی مغایر است، بعضی مباحث ممکن است باعث دامن زدن به اختلافات مذهبی بین شیعه و سنی شود، برخی نیز امکان دارد با عرف امروز جامعه سازگار نباشد مثل انواع لطمهزنی در عزاداری سیدالشهدا. در هر صورت وظیفه پژوهشگر این است که در عینِ وفاداری به متن مردمنگاریِ فرهنگیاران و استفاده حداکثر از مطالب آنها، اندک روایتهایی را که با عرف، شرع مقدس و اعتقادات و باورهای روز جامعه ناهمگون است را پالایش کند.
دیگر کسی رختخوابش را قسم نمیدهد!
آنیزاده با تاکید بر اینکه عناصر فرهنگ عامه مثل یک موجود زنده تولد، رشد و بلوغ دارد، بیان کرد: این عناصر اگر کارکرد خود را از دست دهند ناچار رو به نابودی میروند. برخی آیینها با ورود فناوریهای نوین و تغییر سبک زندگی با شرایط روز جامعه سازگار نیستند و از بین میروند، برخی نیز منعطف هستند و متناسب با شرایط جامعه تغییر میکنند. مثلا در آیینهای پیشواز ماه رمضان آداب چادر دوختن و پختن نان کمرنگ شده، اما روزه پیشواز گرفتن به دلیل تاکیدات و آموزههای دینی پابرجاست. یا شیوههای سنتی رویت هلال و تشخیص وقت سحر که در گذشته از طریق محل ماه و مشاهدات ستارگان در پرتو مهتاب صورت میگرفت امروز با تدوین افق شرعی مناطق مختلف، کاملا منسوخ شده است. یا به واسطه توسعه شهرنشینی و شرایط آن دیگر بیدار کردن همسایگان برای سحری یا شلیک توپ و تفنگ یا جار زدن دیگر پسندیده نیست و با همهگیری زنگ ساعت و موبایل دیگر کسی برای بیدار شدن سحر، رختخواب و بالش خود را برای بیدار کردن قسم نمیدهد! این تغییرات در تمام ماههای قمری مشهود است. نگاهی به شیوههای عزاداری ماه محرم و اشعار و الحان آن نیز موید تغییرات سریع و گاه تحریفات در حوزه فرهنگ عامه است.
کدام استانها در معرفی فرهنگ عامه خود موفقتر بودند؟
ناظر پژوهش تقویم آیینی ماههای قمری درخصوص تفاوت آداب و رسوم ماههای قمری در شهرهای مختلف کشور، توضیح داد: با مرور کلی اسناد و دستنوشتههای فرهنگیاران سراسر کشور، میتوان ادعا کرد که برخی استانها از قدیم پژوهشگران و فرهنگوران بیشتری را پرورش داده است و مردم آن مناطق علاقه بیشتری به ثبت و ضبط آیینهای خود داشتهاند. استانهایی مانند اصفهان، فارس، کرمان، یزد، مرکزی، چهارمحال و بختیاری، مازندران، گیلان و لرستان فرهنگیاران بیشتری داشتند و در مقابل برخی استانها مثل ایلام، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، گلستان و کهگیلویه و بویراحمد فرهنگیاران کمتری داشتهاند و علی رغم بکر بودن و مملو بودن آنها از عناصر فرهنگ عامه اما کمتر در پژوهشهای بومی حضور داشتهاند.
او در این زمینه با ذکر مثالی ادامه داد: مثلاً در موضوع ماه رمضان ۱۴۴۹ صفحه از استان اصفهان در دسترس داشتیم، اما از هرمزگان تنها ۲۵ صفحه ارسالی در این موضوع وجود داشت. البته سعی شد با استفاده از مقالات، پایاننامهها و کتابهای موجود این نقصان تا حدودی مرتفع شود تا ما شِمایی کلی و تقریبا نزدیک به هم، از استانها در کنار یکدیگر داشته باشیم.
همه ماههای قمری به لحاظ برخورداری از آیینها و ادبیات شفاهی یکسان نیستند و در این ۱۲ ماه، رمضانالمبارک و محرمالحرام به لحاظ وسعت بازه آیینی از عناصر فرهنگ عامه لبریز هستند و برخی ماهها مانند ربیعالثانی، جمادیالاول، جمادیالثانی و شوال بهره کمتری از آیینها دارند.
آنیزاده تاکید کرد: این نقیصه از منظر پژوهشهای فرهنگ عامه حائز اهمیت است و نیاز به کاوش بیشتر دارد که چرا استانها اقبال کمتری به ثبت و ضبط آداب و رسوم خود دارند. نقصانی که هم اکنون هم به قوت خود باقیست و با مرور مراکز و بنیادهای پژوهشی این استانها این تفاوت چشمگیر را میتوان مشاهده کرد. نکته دیگر این است که حتی داخل یک استان نیز این تفاوت وجود دارد. مثلاً اغلب مطالب گردآوری شده فرهنگ عامه استان ایلام از شهرهای ایلام و دره شهر است و سایر مناطق آن کمتر به پژوهش فرهنگ مردم توجه نشان دادهاند.
پیشگیری از انحرافات با پژوهش بر فرهنگ عامه
او در پایان گفت: پژوهش در فرهنگ عامه در تصور همگان، پژوهشی گذشته نگر است، اما باید بدانیم که واکاوی فرهنگ پیشینیان، توقفگاه نیست بلکه گذرگاه است. یعنی باید به واسطه پژوهش در فرهنگ گذشته، راه امروز و آینده را روشن و آموزههای ارزشمند آن را بازتولید کرد تا از ظهور انحرافات و گفتارها و رفتارهای جعلی پیشگیری کرد. البته صرف تولید پژوهش به تنهایی یارای انجام این مهم نیست بلکه نهادهای فرهنگی، بهویژه رسانههای جمعی با تصویرسازی و تحلیل مناسب آنها میتوانند به روشن کردن زوایای فولکلور ایران کمک شایانی کنند. این روزها نه تنها رسانههای دیداری و شنیداری مثل رادیو و تلویزیون بلکه فضای مجازی یکی از راههای تاثیرگذار در شناسایی، جمع آوری و تحلیل فرهنگ عامه ایران محسوب میشود؛ البته به شرط آنکه تولید محتوا بر اساس پژوهشهای متقن و از منابع آگاه صورت گیرد.
انتهای پیام