خلاصه و نقد کتاب خاله بازی اثر بلقیس سلیمانی

خلاصه کتاب

خلاصه کتاب خاله بازی ( نویسنده بلقیس سلیمانی )

رمان «خاله بازی» اثر درخشان بلقیس سلیمانی، روایتی عمیق و پرکشش از زندگی هایی است که در کشاکش سنت و مدرنیته، به دنبال تعریف هویت خود هستند. این کتاب خواننده را به سفری درونی می برد و با چالش های شخصیت هایش در مواجهه با انتظارات جامعه و عطش درونی شان برای آزادی و استقلال همراه می کند. داستان رمان خاله بازی، لایه های پنهان روان آدمی را می شکافد و تصویری زنده از تقابل های فکری و عاطفی ارائه می دهد.

ورود به دنیای «خاله بازی» بلقیس سلیمانی

رمان «خاله بازی»، یکی از آثار برجسته بلقیس سلیمانی در ادبیات معاصر ایران به شمار می رود. این اثر، نه تنها روایتی دلنشین و گیرا را پیش روی مخاطب قرار می دهد، بلکه خواننده را به تأملی عمیق درباره مفاهیم هویت، نقش های اجتماعی و کشمکش های درونی انسان در مواجهه با سنت و مدرنیته دعوت می کند. بلقیس سلیمانی، به عنوان داستان نویس، منتقد و پژوهشگر ادبی، با قلم توانای خود، پیچیدگی های جامعه و روح آدمی را به تصویر می کشد و در «خاله بازی» نیز این توانایی او به اوج خود می رسد. این رمان، لایه های متعددی از معنا و پیام را در خود جای داده که فراتر از یک داستان صرف، مخاطب را به درکی عمیق تر از خود و پیرامونش رهنمون می سازد.

بلقیس سلیمانی: نویسنده ای با نگاهی زنانه و دغدغه های اجتماعی

بلقیس سلیمانی، زاده سال ۱۳۴۲ در کرمان، نویسنده و پژوهشگری است که بخش عمده ای از آثارش را به بازتاب زندگی و دغدغه های زنان ایرانی اختصاص داده است. او با تحصیلات در رشته فلسفه و نگارش بیش از هشتاد مقاله در مطبوعات، دیدگاهی عمیق و تحلیلی نسبت به مسائل اجتماعی دارد. قلم بلقیس سلیمانی، نه تنها به بومی گرایی و تأثیر اقلیم بر زندگی شخصیت ها توجه می کند، بلکه به شکلی ظریف، ردپای وقایع و چالش های دهه شصت را نیز در داستان هایش نمایان می سازد.

او زندگی و دغدغه های زنان را محور اصلی داستان هایش قرار می دهد، زیرا به گفته خودش، درباره چیزهایی می نویسد که از آن ها شناخت و اطلاعات کاملی دارد. همین امر باعث می شود که خواننده با شخصیت هایی ملموس و قابل درک روبرو شود که درگیر کشمکش های درونی و بیرونی زندگی روزمره خود هستند. آثار دیگر این نویسنده، مانند «سگ سالی»، «پسری که مرا دوست داشت» و «بازی آخر بانو»، نیز هر یک به نوعی همین دغدغه های زنانه و نگاه فلسفی به زندگی را منعکس می کنند. بلقیس سلیمانی با تمرکز بر این مسائل، نه تنها به روایت داستان می پردازد، بلکه به نقد ظریف اجتماعی نیز دست می زند.

معرفی اجمالی کتاب «خاله بازی»

«خاله بازی»، رمانی است در ژانر اجتماعی و روان شناختی که در آن، بلقیس سلیمانی با مهارت تمام، زندگی یک زوج را به تصویر می کشد. این کتاب که در سال های اخیر منتشر شده و مورد توجه بسیاری از خوانندگان قرار گرفته است، ماجرای زندگی مشترک ناهید و مسعود را روایت می کند. ناهید، زنی تحصیل کرده و مدرن است که با مشکل ناباروری دست و پنجه نرم می کند و مسعود، مردی با دیدگاه های سنتی تر و عطش سیری ناپذیر برای داشتن فرزند. رمان «خاله بازی» از همان عنوانش، مفهوم عمیق بازی را به ذهن متبادر می سازد. این بازی را می توان در جنبه های مختلف داستان دید؛ بازی نقش هایی که جامعه و سنت برای افراد تعیین کرده اند، بازی ای که شخصیت ها برای بقا یا رسیدن به اهدافشان در زندگی انجام می دهند، و بازی ای که ناهید در برابر نقش های ازلی یا اجتماعی از خود نشان می دهد.

«خاله بازی» نه تنها به روایت داستان می پردازد، بلکه جامعه ای را بازتاب می دهد که در آن، خطوط فکری به نام روشنفکری و سنت، فاصله هایی بین انسان ها ایجاد کرده است. سلیمانی با قلم روان و دل نشین خود، زندگی نسلی را به نمایش می گذارد که بین آرمان ها و ایدئولوژی های سنتی و دنیای مدرن سرگردان هستند.

خلاصه داستان «خاله بازی»: روایتی از زندگی ناهید و مسعود و زنان دیگر

داستان «خاله بازی» حول محور زندگی ناهید و مسعود می چرخد. ناهید، دختری مدرن و تحصیل کرده است که با وجود مشکل ناباروری، عاشقانه با مسعود ازدواج می کند. مسعود، مردی سنتی و مذهبی است که عطش زیادی برای فرزند دارد. آغاز داستان با این ازدواج عاشقانه شکل می گیرد، اما گره اصلی زمانی پدیدار می شود که عطش مسعود برای فرزند، او را وادار می کند تا به فکر ازدواج مجدد بیفتد. در کمال تعجب و شاید برای حفظ زندگی و جایگاه خود، ناهید تصمیم می گیرد به مسعود در یافتن زن دوم، سیما، کمک کند. او حتی تلاش می کند تا با این هووی جدید مهربان باشد و یک زندگی آرام و سه نفره را تجربه کنند.

اما این مهربانی ها و تلاش ها برای سازگاری، دیری نمی پاید. زندگی مشترک، با ورود سیما، دچار تحولات و چالش های فراوانی می شود. حسادت ها، کشمکش های درونی و بیرونی، و مشکلات ناشی از همزیستی در نهایت به نقطه اوج خود می رسند. در این میان، مرگ سیما، زن دوم مسعود، زندگی ناهید و مسعود را وارد فاز جدیدی می کند. این اتفاق، شرایطی را فراهم می آورد که ناهید، به طرزی غیرمنتظره و بدون هیچ ترفند خاصی، می تواند مهر فرزند را بچشد و خود را در قامت یک مادر ببیند، زیرا وظیفه نگهداری از فرزندان سیما بر عهده او می افتد.

نقش ناهید به عنوان مادر، فصلی جدید در زندگی او باز می کند. او با فرزندان سیما ارتباط برقرار می کند و آن ها را مانند فرزندان خود دوست می دارد. اما در اوج این پذیرش و آرامش نسبی، اتفاقی غیرقابل پیش بینی رخ می دهد: ناهید به یکباره بار خود را می بندد و از زندگی مشترک با مسعود خارج می شود، بی آنکه علاقه ای به بازگشت به زندگی قبلی داشته باشد. دلایل و انگیزه های او برای این خروج، یکی از نقاط مبهم و تأمل برانگیز داستان است که خواننده را به فکر وامی دارد.

در بخش پایانی داستان، حمیرا، دوست قدیمی ناهید، وارد ماجرا می شود و نقش مهمی در روایت و روشن شدن برخی زوایای پنهان ایفا می کند. «خاله بازی» به زیبایی از دیدگاه های متفاوت ناهید و مسعود روایت می شود. این روایت چندصدایی، خواننده را قادر می سازد تا با پیچیدگی های روانی هر دو شخصیت آشنا شود و انگیزه های آن ها را از زوایای گوناگون درک کند. این تکنیک، عمق ویژه ای به داستان می بخشد و مخاطب را به همذات پنداری بیشتر با شخصیت ها دعوت می کند.

«خاله بازی رمانی است که خواننده را درگیر چالش های عمیق انسانی و اجتماعی می کند، آنجا که مرزهای سنت و مدرنیته در هم می آمیزند و هویت ها در کشاکش نقش ها بازتعریف می شوند.»

تحلیل مضامین و پیام های کلیدی در «خاله بازی»

رمان «خاله بازی» بلقیس سلیمانی، نه تنها یک داستان صرف است، بلکه به کاوش در مضامین عمیق اجتماعی و روان شناختی می پردازد که برای مخاطب ایرانی به ویژه نسل های اخیر، بسیار ملموس و قابل درک است.

تقابل سنت و مدرنیته

یکی از برجسته ترین مضامین این رمان، تقابل سنت و مدرنیته است که به وضوح در دیدگاه ها و انتخاب های ناهید و مسعود تجلی می یابد. مسعود با تفکرات سنتی و مذهبی خود، به دنبال حفظ چارچوب های پذیرفته شده جامعه است، در حالی که ناهید، زنی تحصیل کرده با افکار مدرن، می کوشد از قید و بندهای سنتی رها شده و هویت مستقل خود را بیابد. این کشمکش، تنها به این دو شخصیت محدود نمی شود، بلکه بازتابی از جامعه ایران در دهه شصت و چالش های فکری آن دوران است؛ جامعه ای که در مرز بین گذشته و آینده ای مبهم ایستاده بود.

دغدغه های زنانه و جستجوی هویت

«خاله بازی» به شکلی بی پرده، دغدغه های زنانه را به تصویر می کشد. مفهوم بازی کردن نقش در این رمان بسیار پررنگ است. ناهید تلاش می کند تا نقش هایی را که جامعه و سنت به او تحمیل کرده (مثلاً نقش مادری یا همسری سنتی)، نپذیرد و هویت خود را فراتر از این چارچوب ها جستجو کند. چالش های مادرانگی، به ویژه برای زنانی که با مشکل ناباروری مواجه اند، و جایگاه زن در خانواده و جامعه ای سنتی، به طور عمیقی مورد بررسی قرار می گیرد. رمان، تلاش انسان، به ویژه زن، را برای یافتن و ساختن یک هویت مستقل و منحصر به فرد به زیبایی نشان می دهد.

روابط انسانی و پیچیدگی های خانواده

رمان، نگاهی عمیق به روابط انسانی و پیچیدگی های خانواده دارد. ازدواج، چندهمسری، فرزندآوری و تأثیر آن ها بر روان افراد، از دیگر مضامین مهم است. نویسنده با ظرافت، لایه های پنهان این روابط را آشکار می سازد و نشان می دهد که چگونه تصمیمات فردی می توانند بر زندگی دیگران تأثیر بگذارند و گره های عاطفی و اجتماعی ایجاد کنند.

جامعه شناسی رمان

«خاله بازی» تنها یک داستان شخصی نیست، بلکه بازتابی جامعه شناختی از جامعه ای است که در آن، خطوط فاصل فکری، به ویژه بین روشنفکری و سنت، موجب عدم گفت وگوی صحیح بین نسل ها و طبقات فکری شده است. این رمان به خواننده اجازه می دهد تا با چالش های اجتماعی و فرهنگی دوران خود آشنا شود و از نگاه نویسنده، جامعه ای را ببیند که در تلاش برای یافتن تعادل بین ارزش های قدیمی و خواسته های نوین است.

جنسیت و نقش های جنسیتی

بلقیس سلیمانی در این اثر، به بررسی نگاه جامعه به زنان در دوران معاصر و نقش های جنسیتی می پردازد. او نشان می دهد که چگونه انتظارات جامعه از زنان، بر انتخاب ها و سرنوشت آن ها تأثیر می گذارد و چگونه زنان برای رهایی از این نقش های از پیش تعیین شده، مبارزه می کنند.

سبک نگارش و ویژگی های ادبی «خاله بازی»

بلقیس سلیمانی در «خاله بازی» با بهره گیری از سبکی خاص و هنرمندانه، تجربه ای منحصر به فرد را برای خواننده خلق می کند.

زبان روان و دل نشین

یکی از برجسته ترین ویژگی های این رمان، زبان روان و دل نشین آن است. سلیمانی با استفاده از کلمات و جملاتی که به آسانی با مخاطب ارتباط برقرار می کنند، کشش و جذابیت خاصی به متن می بخشد. خواننده بدون زحمت در دل داستان غرق می شود و با شخصیت ها همراه می گردد. این روانی در زبان، هرچند ظاهری ساده دارد، اما به خوبی مفاهیم عمیق و پیچیده را منتقل می کند.

روایت چندصدایی

«خاله بازی» با تکنیک روایت چندصدایی، خواننده را به درک عمیق تری از داستان و شخصیت ها می رساند. روایت داستان از زاویه دید ناهید و مسعود، مزایای بسیاری دارد. این شیوه، نه تنها به خواننده اجازه می دهد تا با دیدگاه ها، انگیزه ها و احساسات هر دو شخصیت به طور کامل آشنا شود، بلکه او را به چالش می کشد تا قضاوت های یک سویه را کنار بگذارد و پیچیدگی های روابط انسانی را از ابعاد مختلف ببیند. هر شخصیت، جهان را از زاویه چشمان خود برای مخاطب بیان می کند، و این تعدد دیدگاه ها، لایه های جدیدی به داستان می افزاید.

شخصیت پردازی عمیق و واقعی

شخصیت های «خاله بازی» ملموس، قابل باور و بسیار انسانی هستند. ناهید و مسعود، هر یک با تناقضات درونی و نقاط ضعف و قوت خود، چنان پرداخت شده اند که خواننده احساس می کند آن ها را از نزدیک می شناسد. این شخصیت پردازی عمیق، به خواننده امکان همذات پنداری می دهد و او را درگیر سرنوشت این افراد می کند. بلقیس سلیمانی توانسته است شخصیت هایی را بیافریند که نه سیاه مطلق اند و نه سفید مطلق، بلکه انعکاسی از واقعیت پیچیده انسان هستند.

فضاسازی

توانایی نویسنده در ترسیم فضای دهه شصت و محیط های مختلف داستان، یکی دیگر از نقاط قوت «خاله بازی» است. فضاسازی دقیق و جزئی نگرانه، به خواننده کمک می کند تا خود را در آن دوره زمانی و مکان های روایت شده تصور کند. این فضاسازی، به درک بهتر چالش ها و محدودیت های شخصیت ها در آن دوران کمک شایانی می کند.

پایان بندی

پایان بندی «خاله بازی»، یکی از ویژگی های خاص و بحث برانگیز این رمان است که در میان نظرات خوانندگان نیز بازتاب گسترده ای داشته است. بلقیس سلیمانی، در بسیاری از آثارش، به پایان بندی های خاص و گاه مبهم شهرت دارد. در «خاله بازی» نیز، او خواننده را با پایانی نسبتاً باز و رها رها می کند. این شیوه، در ابتدا ممکن است حس رهاشدگی یا گیجی را در خواننده ایجاد کند، اما در واقع، نویسنده با این کار، قصد دارد خواننده را به تأمل و تفکر بیشتر دعوت کند. پایان مبهم، نه تنها به معنی ناتمام ماندن داستان نیست، بلکه فضایی برای تخیل و تفسیر خواننده ایجاد می کند. این «رها کردن» مخاطب، به نوعی او را به مشارکت فعال تر در تکمیل داستان و درک پیام های نهفته آن فرا می خواند. این رویکرد به خواننده اجازه می دهد تا خودش نتیجه گیری کند و رمان را از زوایای شخصی خود مورد تحلیل قرار دهد.

نقد و نظرات خوانندگان پیرامون «خاله بازی»

رمان «خاله بازی» اثر بلقیس سلیمانی، از زمان انتشار تا کنون، با استقبال گسترده ای از سوی خوانندگان و منتقدان مواجه شده است. نظرات درباره این کتاب، نشان دهنده ابعاد گوناگون و تأثیرگذاری آن بر مخاطبان است.

نقاط قوت از دید خوانندگان

بسیاری از خوانندگان، قلم گیرا و روان نویسنده را یکی از نقاط قوت اصلی رمان دانسته اند. آن ها معتقدند که زبان سلیمانی، داستان را بسیار درگیرکننده و خواندنی می کند و باعث می شود مخاطب به سرعت در بطن ماجرا قرار گیرد. پرداختن به مسائل مهم اجتماعی و دغدغه های عمیق انسانی، به ویژه چالش های زنانه و تقابل سنت و مدرنیته، از دیگر جنبه هایی است که مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان احساس می کنند که با مطالعه این کتاب، نه تنها یک داستان جذاب را تجربه می کنند، بلکه به تأمل در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و فردی نیز دعوت می شوند. قابلیت همذات پنداری با شخصیت ها و عمق بخشی به آن ها، از دیگر ویژگی هایی است که بارها در نظرات مثبت به آن اشاره شده است.

نقاط ضعف یا ابهامات مطرح شده

همانند بسیاری از آثار ادبی که پایانی متفاوت دارند، «خاله بازی» نیز از این قاعده مستثنی نیست و پایان بندی آن، برخی ابهامات و حتی نارضایتی ها را در میان خوانندگان ایجاد کرده است. بسیاری از خوانندگان، به حس رهاشدگی در انتهای داستان اشاره کرده اند. آن ها انتظار یک پایان مشخص و سرنوشتی روشن برای شخصیت ها را دارند و از مبهم ماندن برخی گره های داستانی گلایه می کنند. یکی از خوانندگان بیان کرده بود: «نمی دانم چرا نمی توانم با آخر داستان های بانو سلیمانی ارتباط برقرار کنم. وقتی انقدر درگیر کتاب می شوی و انتظار یک پایان جذاب در خور کتاب را داری، می بینی که این چنین نمی شود!» این احساس، نشان دهنده تعمیق خواننده در داستان و تمایل او به داشتن یک سرانجام مشخص است.

تحلیل این نظرات

از دیدگاه تخصصی، این ابهام در پایان بندی، نه یک ضعف، بلکه یک انتخاب هنرمندانه از سوی بلقیس سلیمانی محسوب می شود. نویسنده با این شیوه، از ارائه یک نتیجه گیری قطعی پرهیز می کند و خواننده را به مشارکت فعال در فرآیند معناسازی و تفسیر دعوت می کند. این سبک، عمداً فضایی برای تفکر، بحث و حتی بازنگری در آنچه خوانده شده، باقی می گذارد. حس رهاشدگی در واقع، می تواند نشانه ای از موفقیت نویسنده در درگیر کردن خواننده با دنیای داستان باشد؛ زیرا خواننده به قدری با شخصیت ها ارتباط برقرار کرده که سرنوشت آن ها برایش اهمیت پیدا می کند و دوست دارد از فرجامشان باخبر شود.

«بلقیس سلیمانی با نپذیرفتن نقش های ازلی، خواننده را به بازی ای دعوت می کند که نتیجه اش، کشف لایه های پنهان هویت و آزادی ست.»

چرا باید «خاله بازی» را خواند؟ (ارزش ها و پیشنهاد نهایی)

«خاله بازی» اثری است که فراتر از یک سرگرمی ساده، به خواننده فرصت می دهد تا به تأمل عمیق در مسائل اجتماعی و فردی بپردازد. این رمان، تصویری واقعی از چالش های زندگی در جامعه ای را ارائه می دهد که در آن، سنت و مدرنیته، مدام در حال کشمکش هستند و هویت فردی در این میان، دستخوش تغییر و تحول می شود.

خواندن «خاله بازی» به شما کمک می کند تا:

  • با یکی از آثار برجسته بلقیس سلیمانی، نویسنده ای صاحب سبک و دغدغه مند در ادبیات معاصر ایران، آشنا شوید.
  • از یک رمان خوش خوان و تأمل برانگیز لذت ببرید که با زبانی روان و دلنشین، شما را به دنیای خود می کشاند.
  • به ابعاد پنهان روابط انسانی و پیچیدگی های خانواده، به ویژه در بستر مسائل زنان، پی ببرید.
  • با جامعه دهه شصت و چالش های فکری و اجتماعی آن دوران، از نگاهی عمیق و هنرمندانه آشنا شوید.

«خاله بازی» نه تنها داستان گویی می کند، بلکه به خواننده فرصت می دهد تا در آینه شخصیت های رمان، خود و جامعه اش را بازنگری کند. اگر به دنبال اثری هستید که شما را به فکر وادارد، احساساتتان را برانگیزد و ابعاد جدیدی از مفاهیم هویت و زندگی را پیش روی شما بگشاید، «خاله بازی» انتخابی شایسته و ارزشمند خواهد بود.

آثار مشابه و کتاب های دیگر بلقیس سلیمانی

بلقیس سلیمانی، با نگاه ویژه خود به دغدغه های زنانه و مسائل اجتماعی، آثار درخور توجه دیگری نیز دارد که برای علاقه مندان به «خاله بازی» می توانند جذاب باشند. اگر از سبک و محتوای این رمان لذت برده اید، پیشنهاد می شود که به سراغ دیگر رمان های او نیز بروید.

دیگر آثار بلقیس سلیمانی

  • «سگ سالی»: رمانی پرکشش که با روایتی طوفانی آغاز می شود و خواننده را درگیر فراز و نشیب های داستانی خود می کند. این کتاب نیز همچون «خاله بازی» پایان بندی تأمل برانگیزی دارد که مخاطب را به حال خود وامی گذارد تا به تفکر بپردازد.
  • «پسری که مرا دوست داشت»: این کتاب که ممکن است در قالب مجموعه داستان کوتاه نیز یافت شود، از اولین تجربیات سلیمانی در داستان نویسی است و نشان دهنده شروع مسیر او در پرداختن به روابط و احساسات انسانی است.
  • «بازی آخر بانو»: رمانی دیگر که به نوعی با مفهوم بازی و نقش آفرینی در زندگی زنان ارتباط دارد و به دغدغه های مشابه «خاله بازی» می پردازد.
  • «به هادس خوش آمدید»: اثری دیگر که با نگاهی عمیق به مسائل اجتماعی و روانشناختی، مخاطب را با دنیای درونی شخصیت ها درگیر می کند.
  • «من از گورانی ها می ترسم» و «شب طاهره»: از دیگر داستان های این نویسنده که در آن ها نیز ردپای نگاه نقادانه و زنانه سلیمانی دیده می شود.

کتاب های مشابه با مضامین تقابل سنت و مدرنیته یا دغدغه های زنانه

اگر به رمان هایی علاقه مندید که همچون «خاله بازی»، به تقابل سنت و مدرنیته، جستجوی هویت و دغدغه های زنان می پردازند، می توانید آثار نویسندگان دیگری را نیز در این حوزه مطالعه کنید:

  • رمان های زویا پیرزاد (مانند «چراغ ها را من خاموش می کنم») که به زندگی روزمره و دغدغه های زنان در جامعه ای در حال گذار می پردازند.
  • آثار فریبا وفی (همچون «پرنده من» و «ترلان») که با نگاهی ظریف و روان شناختی به مسائل درونی و بیرونی زنان می پردازند.
  • بعضی از آثار سیمین دانشور (به ویژه «سووشون») که روایتی تاریخی-اجتماعی از زندگی زنان در بستر تحولات جامعه ارائه می دهند.

انتخاب از میان این آثار، به خواننده فرصت می دهد تا درک خود را از ادبیات معاصر ایران و رویکردهای گوناگون به مسائل زنان و جامعه عمیق تر سازد.

نتیجه گیری: «خاله بازی» رمان یا بازتابی از واقعیت؟

«خاله بازی» اثری است که بیش از یک رمان صرف، می توان آن را بازتابی عمیق از واقعیت های جامعه ایران، به ویژه در دهه شصت و فراتر از آن، دانست. بلقیس سلیمانی با هنرمندی تمام، داستانی را روایت می کند که در آن، مرزهای سنت و مدرنیته در زندگی ناهید و مسعود به چالش کشیده می شود و این تقابل، به بستری برای کاوش در پیچیدگی های هویت و دغدغه های زنانه تبدیل می شود. اهمیت این رمان در آن است که با زبانی روان و روایتی چندصدایی، خواننده را به درون جهان شخصیت ها می برد و او را با پرسش های بنیادی درباره زندگی، انتخاب ها و نقش های از پیش تعیین شده مواجه می کند.

پایان بندی خاص و ابهام آمیز کتاب، نه تنها از ارزش آن نمی کاهد، بلکه به عنوان یک ویژگی برجسته، نقش خواننده را در تعامل با اثر پررنگ تر می سازد. «خاله بازی» دعوتی است به خوانش عمیق تر و تفکر درباره محتوایی که شاید در نگاه اول صرفاً داستانی از زندگی چند نفر باشد، اما در پس لایه های خود، به نقد اجتماع، روان شناسی انسان و جستجوی معنا در دنیایی پر از تناقض می پردازد. این رمان از جمله آثاری است که پس از اتمام آن، مدت ها در ذهن خواننده باقی می ماند و او را به بازنگری در باورها و انتظاراتش از زندگی وا می دارد.

دکمه بازگشت به بالا