اینستاگرام کتاب مقدس توده!

قدس
آفتاب‌‌نیوز :

به‌طور معمول در سنت اسلامی، ماه صفر از ماه‌های سنگین سال به حساب می‌آید؛ تا جایی که در روایت‌هایی که دست‌به‌دست می‌شود، از پیامبر اکرم نقل شده است: «هرکس خبر تمام‌شدن این ماه را به من دهد، بشارت بهشت را به او می‌دهم». اینجا مسئله صحت‌سنجی این روایت نیست، اما این روایت آن‌قدر مشهور است و خروج از ماه صفر آن‌قدر مهم تلقی شده بود که در سال‌های اخیر، خرافه‌ای جدید در شب آخر ماه صفر شکل گرفت؛ خرافه‌ای که در آن اشخاص برای بوسیدن درِ مساجد در شب آخر صفر اقدام می‌کردند. اتفاقی که با روشنگری مراکز دینی رفته‌رفته کم‌رنگ شد. با‌این‌حال، اصل مسئله این است که تا همین دو روز پیش (یعنی ۲۸ مرداد ۱۴۰۳) کمتر کسی از ما شنیده بود که در ماه صفر، یک روز خوش‌یمن وجود دارد و آن‌هم روز ۱۳ صفر است. توصیه‌هایی که برای این روز شده، این بود که بنا‌بر روایاتی قدیمی، خرید طلا در سیزدهم صفر خوش‌یمن است. برخی هم معتقدند «کسانی که حاجت و خواسته‎‌ای دارند، می‌توانند با خرید طلا به آن برسند». توصیه‌های دیگر برای این روز این بود که «اگر آرزویی دارید و برای آن آرزو خریدی انجام دهید، حتما به خواسته خودتان می‌رسید. اگر به دنبال پول و طلا هستید، طلا بخرید. اگر خواهان خرید ماشین هستید، یک جاکلیدی بخرید». همین مسئله موجب شد تا روز ۲۸ مرداد مردم چنان هجومی به طلافروشی‌ها بیاورند که فعالان بازار طلا می‌گویند تاکنون با چنین وضعیتی روبه‌رو نبوده‌اند.

هیچ‌کدام از افرادی که برای خرید هجوم برده بودند هم منبعی برای روایت خود نداشتند؛ به‌جز اینکه در فضای مجازی آن را شنیده‌اند. در اینجا از چند منظر باید به این مسئله پرداخت:

۱- رواج جامعه توده‌ای

ویلیام کورن هاوزر از جمله اندیشمندانی است که درباره جامعه توده‌ای به نظریه‌پردازی پرداخته است. کورن هاوزر در کتاب سیاست جامعه توده‌ای به طور مشخص جامعه توده‌ای را در مقابل جامعه دموکراتیک و کثرت‌گرا قرار داده است. بر این اساس، او معتقد است در غیاب جامعه مدنی و نهاد‌های مدنی در آن، جامعه توده‌ای شکل می‌گیرد. در جامعه توده‌ای روابط میان انسان‌ها در غیاب همین نهاد‌های مدنی به صورت تأثیرپذیری از اطرافیان شکل می‌گیرد. این روابط عموما به صورت احساسی است. کنش‌های جمعی نیز به همین ترتیب به دنبال آن پدید می‌آید. کنش‌هایی که از هیچ عمق و ریشه فرهنگی، سیاسی، علمی و اجتماعی برخوردار نیست. در چنین جوامعی است که خرافات همچون ویروسی تکثیرشونده به‌سرعت میان مردم رواج پیدا می‌کند.

۲ – تمایل به خرافه‌گرایی

به طور کلی خرافات در شرایطی که جامعه در استیصال به سر می‌برد، بیشتر رشد و گسترش پیدا می‌کند. منشأ خرافات یا مشخص نیست یا اگر جست‌وجو شود به منابعی سست‌بنیاد مربوط می‌شود. در شرایطی که افراد در حالت درماندگی قرار می‌گیرند، پذیرش و باور خرافه‌ها سهل و ساده‌تر می‌شود. این افراد خواسته و مطالباتی دارند که به روش معمول احساس می‌کنند به آن‌ها دست پیدا نمی‌کنند؛ از همین رو وقتی به گوش‌شان می‌خورد که خریدن طلا در فلان روز یا انجام اعمالی خاص در یک روز، آن‌ها را به آرزویشان می‌رساند، به آن اقدام می‌کنند. جالب‌تر اینکه در مقابل انتقادها معتقدند انجام این اعمال برایشان اگر منفعتی نداشته باشد، ضرری هم به دنبال ندارد. اما طبیعی است که وقتی این رفتار‌ها از حالت فردی خارج شده و به صورت یک کنش جمعی در‌می‌آید، خطرناک بودن آن روشن می‌شود.

۳ – چگونه اینستاگرام کتاب مقدس شد؟

کتاب مقدس در فرهنگ‌های مسیحی و یهودی بیشتر از فرهنگ اسلامی رواج دارد. از نگاه آنها، هر آن چیز که در کتاب مقدس وجود داشته یا به آن اشاره شود، درست است و خارج از آن نمی‌شود اندیشید. همین تفکر بود که در قرون وسطی مانع تحقیقات دانشمندان شد. امروز، اما اینستاگرام برای توده‌های مردم حکم همان کتاب مقدس را دارد. هر کاری که بخواهند بکنند، سری به این کتاب مقدس خودشان می‌زنند تا ببینند چه توصیه‌ای برای انجام آن کار به آن‌ها ارائه می‌کند.

از آنجا که در بسیاری از موارد تجربیات خوب و اثرگذاری در این اپلیکیشن به اشتراک گذاشته شده، کم‌کم هر امر غیرقابل باوری را هم برای مردم باورپذیر کرده است.

از بازکردن لوله گرفته تا شست‌وشوی یخچال، از کسب‌وکار گرفته تا عمیق‌ترین مسائل روان‌شناسی، این روز‌ها در همین کتاب مقدس توسط بسیاری از مردم در حال تدریس، توضیح و تبیین است؛ و عجیب اینکه از سوی مردم عادی به عنوان راه‌حل عملی همه‌چیز شناخته می‌شود.

اگر در گذشته منبرها، واعظان، دعانویس‌ها و دیگر اصناف از این دست بودند که مردم را به خوش‌یمن یا بدیمن بودن امری سوق می‌دادند یا رمالان روز‌های سعد و نحس را تعیین می‌کردند، امروز کافی است چند نفر در اینستاگرام خرافه‌ای را تبلیغ کنند.

همان افرادی که تا دیروز ناله می‌زدند که «چرا دست از خرافات برنمی‌دارید»، امروز اسیر همان فضا می‌شوند و بدون اینکه بفهمند، تسلیم کتاب مقدس عصر جدید می‌شوند. همین اپلیکیشن در نهایت آن‌ها را برای کاری که یک خرافه است، به صف می‌کند و مقابل طلافروشی می‌فرستد.

هیچ‌کس هم از دیگری سؤال نمی‌کند که ریشه این «باور» در کجاست؟ اینکه فکر کنیم با خرید طلا در روز سیزدهم ماهی که اتفاقا در میان ایرانی‌ها به ماهی نحس مشهور است، می‌توانیم پولدار شویم، از کجا نشئت گرفته است؟ در‌واقع روز ۱۳ ماه صفر به لحاظ باوری دیرینه روز نحسی مضاف است؛ اما دقت کنیم که چطور اینستاگرام توانسته در فاصله زمانی اندک، باوری را در تعداد کثیری از مردم ایجاد کند.

در نهایت اینکه ضعف ساختاری نبود نهاد‌های مدنی، به‌ویژه قدرت و قوت نهاد رسانه و مرجعیت رسانه‌ای که مورد اقبال مردم باشد، راه را برای چنین خرافه‌هایی باز کرده است. علاوه‌بر‌آن، حتی فیلتر‌بودن اینستاگرام هم در این امر می‌تواند مؤثر باشد. کم‌بودن تولید محتوای صحیح و با مرجعیت بالا، شرایط را برای کسانی فراهم کرده که به‌راحتی می‌توانند مردم را فریب دهند. حتی بسیاری از آن‌ها نادانسته و از آنجا که «ترند» (جوی خاص) در اینستاگرام به راه افتاده، به این قافله می‌پیوندند تا مبادا عقب مانده باشند. این‌گونه است که فضای هدایت افکار عمومی در دست کسانی قرار می‌گیرد که به همین راحتی میلیون‌ها نفر را برای خرید مقابل طلافروشی‌ها به صف می‌کنند.

منبع: نامه نیوز 

دکمه بازگشت به بالا