خانه سالمندان؛ آخر خط یا شروعی دوباره؟/ پدری که با داشتن ۸ فرزند در خانه سالمندان جان داد

اخبار ایران من/گلستان اینجا مکانی است که در آن قصه‌های زندگی، تجربه‌ها و خاطرات گرانبها نه تنها حفظ، بلکه به اشتراک گذاشته می‌شوند و پناهگاهی است برای کسانی که در سال‌های پایانی زندگی‌شان به دنبال محبت و همدلی هستند. در این فضا، هر چهره داستانی دارد و هر لبخند، نشانی از امید و دوستی است. خانه سالمندان، فراتر از یک مرکز مراقبتی و مکانی است که عشق و احترام به سن و سال معنا پیدا کرده و یادآور آن است هیچ‌کس نباید در تنهایی زندگی کند. اما مسئولان چقدر به این ملجا و پناهگاه عاطفی پدران و مادران دور از خانواده اندیشیده اند؟ جایی که شاید یک روز خانه دوم آن‌ها نیز شود.

 سالمندان، به عنوان گنجینه‌های تجربه و حکمت، نقش به سزایی در جامعه دارند. آن‌ها با سال‌ها زندگی، چالش‌ها و موفقیت‌ها، دانش و بینش‌هایی را به ارث گذاشته‌اند که می‌تواند راهگشای نسل‌های جوان‌تر باشد. احترام به سالمندان نه تنها یک وظیفه اخلاقی بلکه یک ضرورت اجتماعی است که می‌تواند به تقویت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی کمک کند. 

متأسفانه، در دنیای مدرن امروز، گاهی توجه کافی به این قشر از جامعه نشده و شاهد آن هستیم که این میراث گرانبها در خانه‌های سالمندان نگهداری شده و کمتر کسی از مشکلات و سختی‌های آنان سخن می‌گوید. از نظر بسیاری خانه سالمندان جای خوبی نیست و کسی تمایل ندارد اوقات پیری خود را به جای حضور در کانون گرم خانواده در چنین مراکزی سپری کند اما گاه اقتضای زمان سبب می‌شود که این امر اتفاق افتاده و مابقی روزهای عمر را تحت مراقب‌های خاص سپری کنیم، چیزی که شاید روزی برای تک تک ما اتفاق بیفتد و گریزی از آن نیست.

حال نیاز است که ما به عنوان اعضای جامعه، اهمیت احترام به سالمندان را درک کرده و با مرتفع کردن کمبودهای این مراکز نگهداری و ایجاد فضایی که در آن سالمندان احساس ارزشمندی و احترام کنند، گامی در جهت تقویت روحیه و کاهش احساس تنهایی و انزوای آنان برداریم تا این عزیزان به جز غم دوری عزیزانشان درد دیگری را تحمل نکنند. از این رو پای صحبت کسی نشستیم که جوانی‌اش را وقف سالمندان کرده است و از این راه پر فراز و نشیب برایمان می‌گوید.

زوجی که پای کار سالمندان آمدند

خودتان را معرفی کنید و از اینجا (مرکز نگهداری سالمندان شایستگان) بگویید؟

آرمان سادین، مسئول مرکز سالمندان شایستگان گرگان هستم. با توجه به علاقه شخصی و رشته تخصصی‌ام که کار درمانی است؛ پس از فارغ التحصیلی وارد این حوزه شده و کار را شروع کردم. در سال ۱۳۹۹ و دوران اوج کرونا متوجه شدم که در گرگان مرکزی جهت نگهداری از آقایان سالمندان نداریم پس به همراه همسرم که پرستار است تصمیم به تأسیس مرکز گرفته و با یاری خدا کار را با ۱۲ سالمند که از گنبدکاووس به مرکز ما منتقل شدند شروع کردیم.

از چند سالمند در این مرکز نگهدای می‌کنید؟با چه سن‌هایی؟؟

۵۰ سالمند در این مرکز مهمان ما هستند که ازین تعداد ۳۳نفر از آن‌ها اصطلاحاً مجهول الهویه هستند. افراد پذیرش شده با توجه به تعریف سالمند حداقل ۶۰ سال دارند و مسن‌ترین فرد مجموعه ما ۸۵ساله است.

مجهول الهویه یعنی چه و به چه صورت وارد مرکز می‌شوند؟

پذیرش‌های ما در این مرکز به دو صورت است، دسته اول افرادی هستند که دارای خانواده مشخصی بوده و به طور مرتب به ملاقات آن‌ها می‌آیند و از لحاظ مالی و عاطفی مورد حمایت خانواده خود هستند.
دسته دوم افرادی هستند که از اصطلاح مجهول الهویه برای آنان استفاده می‌شود. این افراد بی‌نام و نشان نبوده و همگی دارای شناسنامه‌اند اما فاقد «سرپرست» هستند یا سرپرست مؤثری ندارند.
گروهی از مجهول الهویه‌ها توسط اورژانس اجتماعی و یا پلیس شناسایی و به بهزیستی معرفی و پس از گذراندن آزمایش‌های لازم جهت اطلاع از وضعیت بیماری، با حکم قضایی از دادگاه به مراکز سالمندان معرفی می‌شوند.
گروهی دیگر افرادی هستند که تاکنون توسط اقوام، خویشاوندان، همسایه‌ها و… نگهداری شده اما بعد از مدتی طرد و به مراکز ما سپرده می‌شوند و بهزیستی بابت نگهداری از این افراد به مرکز یارانه پرداخت می‌کند که گاهی کفاف هزینه‌های آنان را نمی‌دهد.

نحوه رسیدگی به امورات سالمندان در این مرکز به چه صورت است؟

ما در این مرکز ۱۸ پرسنل داریم که به دو دسته «پرستار» و «پدر یار» تقسیم شده و به صورت شبانه روزی مشغول به کار هستند. هفته‌ای یک بار ویزیت سالمندان توسط پزشک در مرکز ما انجام و در صورت نیاز و با تشخیص پزشک، جهت درمان به بیمارستان اعزام خواهندشد.
پرستارهایی در این جا مشغول به کار هستند که به امورات سالمندان، به طور ویژه، سالمندان وابسته به تخت رسیدگی می‌کنند و مددکاران اجتماعی و روانشناسان نیز با مرکز همکاری داشته و همگی در تلاشند تا کیفیت زندگی را در اینجا بهبود ببخشند.

نیازمند کمک و توجه بیشتر خیرین در استان هستیم

با توجه به ماهیت کار شما که نگهداری از سالمند است، با مشکل کمبود نیرو مواجه نیستید؟ کمی از سختی‌های راه برایمان بگویید

طبق دستورالعمل به ازای هر ۱۰سالمند باید یک نیروی مراقبتی وجود داشته باشد و از این لحاظ کمبود پرسنل نداریم، اما برای بهبود اوضاع، سالمندان وابسته به تخت و سالمندان مستقل را جدا کردیم که هرکدام در طبقات مختلفی ساکن و از خدمات ویژه خود بهره می‌برند.

یقیناً سالمندان وابسته به تخت که از انجام کارهای شخصی خود نیز عاجزند، نیاز به رسیدگی بیشتری داشته و نیروهایی که در این مراکز مشغول به کار هستند به خاطر جنس کار و سختی‌های راه پذیرای مسائل بسیاری شده‌اند که هرکسی توان این حجم از خودگذشتگی را ندارد و حقوقی که دریافت می‌کنند در قبال زحمات آنان ناچیز است؛ اما تلاش ما این است که با پرداخت حقوق مناسب و بیمه پرسنل بخشی از زحمات آنان را جبران کنیم.

درباره برنامه‌های متفرقه‌ای که برای سالمندان دارید توضیح بدید؟

تلاش ما این است که به مناسبت‌های گوناگون برنامه‌هایی برای این عزیزان مانند جشن روز پدر، جشن نوروز، شب یلدا، روز سالمند و….. داشته باشیم.  گاهی هم با همکاری شورای شهر و شهرداری گرگان که ماشین در اختیار مرکز می‌گذارند و یا تأمین امکانات رفاهی می‌کنند اردوهای یک روزه‌ای در سطح شهر برگزار می‌کنیم.

نقش خیرین در اداره این مرکز چگونه است؟

گاهی مردم مواد غذایی محدود مانند مرغ، برنج و لوازم مصرفی مانند پوشک را به مرکز اهدا می‌کنند اما کافی نیست و نمی‌توان گفت خیرین به طور ثابت پای مجموعه هستند و باری از دوش ما برمی‌دارند. ما از خیرین و مجموعه‌های مردم نهاد دعوت می‌کنیم ارتباط خود را با این مراکز قطع نکرده و یاریگر ما در بهبود کیفیت زندگی این عزیزان باشند. سالمندی مرحله‌ای از زندگی است که همه ما ناگزیر با آن روبه رو خواهیم شد.

بزرگترین دغدغه ما مستاجری است!

مهمترین چیزی که در این مجموعه مورد نیاز شماست و سالمندان را خوشحال می‌کند چیست؟

کمک‌های خرد مانند مواد غذایی، دارو، پوشک و… نیاز همیشگی است، ولی مشکل اصلی این مرکز و مراکز دیگر استان گلستان بحث مکان است. ما مستأجریم و این یکی از دغدغه‌های اصلی مراکز است، چراکه سالمندان باید از امکانات رفاهی خاصی مانند مناسب‌سازی ساختمان برای رفت و آمد، فضای سبز کافی برای آرامش، بالابر، اتاق‌هایی با توجه به شرایط هر سالمند و… برخوردار باشند اما استیجاری بودن ساختمان‌ها دست ما را برای افزایش کیفیت زندگی و رفاه سالمندان بسته است. ‌امیدواریم دولت و خیرین اقدامی در این راستا انجام داده و زمینی برای ساخت خانه‌ای درخور سالمندان و یا ساختمانی متناسب با نیاز این عزیزان در اختیار ما قرار دهند.

خانه سالمندان چه مزایا و معایبی دارد و آیا اینجا برای انسان آخر خط است؟

با ارزش‌ترین چیزی که سالمند نیاز دارد محبت نزدیکان است، کسانی که یک عمر برای آن‌ها زحمت کشیده و جوانی خود را صرف آن‌ها کرده‌اند و هیچ چیز جایگزین محبت و توجه خانواده نمی‌شود.
خانه سالمندان بد نبوده و گاهی حتی نیاز سالمند است که در محیطی قرار بگیرد تا به صورت حرفه‌ای و توسط کارکنان آموزش دیده مورد رسیدگی قرار گرفته و در محیطی زندگی کند تا از تنهایی دور شده و با همسالان خود ارتباط بگیرد. از طرفی مانند هر مجموعه دیگری دارای معایبی نیز می‌باشد. اگر سالمند ارتباط خود را با خانواده از دست داده و فرزندان او پس از قرار گرفتن در این محیط به او سر نزنند، به مرور احساس تنهایی و انزوا کرده و احساس می‌کند که استقلال خود را از دست داده است و اینجا را آخر خط زندگی می‌بیند. در حالت کلی نگهداری از سالمندان در خانه‌های سالمندان می‌تواند گزینه‌ای مناسب برای برخی خانواده‌ها باشد، اما نیاز به بررسی دقیق مزایا و معایب آن دارد. انتخاب بهترین گزینه بستگی به شرایط فردی، نیازها، ترجیحات سالمند و خانواده‌اش دارد.

صبح یک سالمند یا معلول در اینجا چگونه شب می‌شود؟

سالمندی تمایل به گلکاری، درختکاری و کاشت سیفی جات دارد که فضای سبز اینجا را به او سپرده‌ایم. فرد دیگری به کتابخوانی و بازی‌های فکری تمایل دارد که نیازمندی‌های او را برایش فراهم می‌کنیم. پدری آلزایمر گرفته و ساعت‌های عمرش به مرور خاطرات قدیم و صحبت درباره گذشته سپری می‌شود که با کمک مشاوران و روانشناسان پای صحبت‌های او نشسته و زمینه آرامش او را فراهم می‌کنیم. به طور کل تلاش ما این است که با توجه به وضعیت سالمند و بضاعت مجموعه، زمینه‌های فعالیت آنان را مطابق با علایقشان فراهم کنیم تا کمترین خلأ را در مجموعه احساس کنند.

خانه سالمندان؛ آخر خط یا شروعی دوباره؟/ پدری که با داشتن ۸ فرزند در خانه سالمندان جان داد

یک خاطره خوب و یک خاطره تلخ به یاد ماندنی؟!

تلخترین خاطره مربوط به سالمندی است که علیرغم داشتن ۸ فرزند تا لحظات آخر عمر در اینجا تنها بود و فرزندان او رهایش کرده بودند. آدمی تحصیل کرده که غرور مردانه‌ شیرینی داشت و مرا جایگزین فرزندانش کرده و کوچکترین نیازهایش را با من در میان می‌گذاشت. فوت این سالمند و دفن غریبانه او بدون حضور فرزندانش تلخترین خاطره‌ایست که هنوز هم با هربار یادآوری آن غمگین می‌شوم.

حرف آخر؟

ایران در چندسال آینده تبدیل به کشوری مسن خواهد شد که متأسفانه با شرایط فعلی و امکانات حداقلی نمی‌توانیم پذیرای هجوم سالمندان به این مراکز باشیم. به افرادی که در حال حاضر می‌توانند گامی در جهت بهبود اوضاع بردارند، بگویید که سالمندی در انتظار همه ماست و باید نگاهی جدی به قضیه سالمندی داشته باشیم.

تمام مسئولان فعلی در چندسال آینده به سالمندی می‌رسند و نیاز است که برای تمام زمینه‌ها برنامه‌ریزی صورت بگیرد زیرا مراقبت ۲۴ ساعته از سالمند، کاری تخصصی و نیازمند توجه همه مراکز است.

در پایان از خانواده‌ها می‌خواهیم با تاسی به سخن رسول خدا (ص) که: «وجود پیران سالخورده بین شما باعث افزایش رحمت و لطف پروردگار و گسترش نعمت‌های الهی بر شماست»، قدر یادگاران گذشته را دانسته و از هیچ محبتی نسبت به آنان دریغ نکنند.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا